فرق بین فسخ نکاح و طلاق در چیست؟

فرق-بین-فسخ-نکاح-و-طلاق-در-چیست؟-

گروه بهترین نتیجه را برای شما به ارمغان می آورد

فرق بین فسخ نکاح و طلاق در چیست؟

فسخ نکاح و طلاق با یکدیگر تفاوت دارند و دارای ماهیتی کاملا متفاوت هستند. در عقد نکاح، دختر و پسر و یا یکی از آن ها نمی تواند برای خود حق فسخ در نظر بگیرد. به طور کلی می توان گفت که عقد نکاح یکی از عقود لازم است اما در مورد آن موارد محدودی وجود دارد. همچنین در عقد نکاح، قانونگذار برای پیشگیری از ضرر و زیان هر کدام از طرفین که به خاطر عیوب باعث فسخ نکاح می شود، به صورت واضح و دقیق موارد مربوطه را مشخص کرده است. این موارد اندک و منحصر به همان موضوع های مصرح قانونی است.

فسخ نکاح در واقع یکی از موارد انحلال نکاح می باشد که با طلاق دارای تفاوت هایی می باشد.

طلاق چیست؟

طلاق یک عمل حقوقی است و دارای مراحل و تشریفات خاصی است؛ مانند اجرا یا خواندن صیغه ی مخصوص و حاضر بودن دو نفر شاهد مرد، ولی فسخ نکاح بر اساس ماده 1132 قانون مدنی فقط به خواست صاحب حق قابل اجرا است و بر اساس ماده 1140 قانون مدنی طلاق تنها در صورتی درست است که شرایطی خاص در زوجه وجود داشته باشد؛ اما براساس قانون مدنی ماده 1132، در فسخ نکاح رعایت این ترتیب شرط نیست.

مهم ترین تفاوت های مابین فسخ نکاح و طلاق

قبل از اجرا شدن طلاق باید از دادگاه اذن یا حکم گرفته شود اما در فسخ نکاح نیازی به این کار نیست و تنها رسیدگی دادگاه محدود به دستیابی به موارد حق فسخ است و مورد اصلاح طرفین و ارجاع آن ها به داوری تکلیفی ندارد. طلاق فقط مخصوص نکاح دائم است اما موارد مربوط به فسخ نکاح در نکاح منقطع و دائم یکسان است. این عمل در واقع یک عمل حقوقی یک طرفه است که به وسیله زوج و یا وکیل و نماینده قانونی او در دادگاه انجام می شود. در صورتی که فسخ احتمال دارد به وسیله زن یا شوهر انجام شود.

در طلاق رجعی زوج می تواند در مدت زمان مشخص شده به نکاح برگردد ولی در فسخ نکاح امکان برگشت دوباره وجود ندارد و تشکیل دوباره خانواده بجز با اجرا شدن نکاح جدید امکان ندارد. هر چند بار که فسخ نکاح بین مرد و زن اتفاق بیفتد، باعث ایجاد حرمت نمی شود. با این شرایط هم طلق و هم فسخ نکاح، باعث بطلان عقد نکاح شده و از نظر عده زوجه بعد از بطلان، فرقی با هم ندارد.

ذکر این نکته لازم است که اختیار بر هم زدن نکاح (خیار فسخ) فوری است و اگر هر کدام از طرفین (دختر یا پسر) که حق فسخ دارد، پس از مطلع شدن از داشتن آن حق، نکاح را فسخ نکند خیار فسخ او ساقط می شود، البته به شرطی که به حق فسخ و فوریت آن علم و آگاهی کامل داشته باشد.

بر اساس ماده 1131 قانون مدنی، تعیین مدت زمانی که برای احتمال استفاده از خیار فسخ لازم و ضروری بوده، به عادت و نظر عرف بستگی دارد.

همچنین طبق ماده 448 قانون مدنی، خیار فسخ قابل چشم پوشی و قابل اسقاط است ولی به ارث منتقل نمی شود چون در اثر مرگ، نکاح باطل می شود و دیگر هیچ موردی برای باطل کردن و یا به ارث رسیدن حق فسخ حق فسخ وجود ندارد.

ذکر این نکته لازم است که در فسخ نکاح به رضایت طرفین نیازی نیست و هر کدام از طرفین که حق فسخ دارد می تواند بدون رضایت طرف مقابل و به صورت یک طرفه آن را فسخ کند. البته طرف فسخ کننده باید عاقل، بالغ و رشید باشد.

عیوب موجب حق فسخ نکاح

عیوبی که باعث حق فسخ نکاح می شود دو قسم است که عبارتند از:

-عیوب مختص

-عیوب مشترک

در ماده 1122 قانون مدنی عیوب مختص مرد شمرده شده است و بر اساس آن هر زمانی مرد به خاطر عارضه ای در انجام عمل زناشویی ناتوان باشد، قانون این حق را به زن می دهد که از ازدواج منصرف شود و آن را برهم بزند.

بر اساس ماده 1123 قانون مدنی، عیوب مختص زن عبارتند از: برص، جذام، افضاء، نابینایی از دو چشم، زمین گیر شدن. البته این موارد تنها زمانی برای مرد حق فسخ را ایجاد می کند که زمان جاری شدن صیغه عقد این عیوب موجود باشد و مرد بدون اطلاع از آن ها با زن ازدواج کرده باشد. طبق ماده 1124 و 1126 قانون مدنی، حق فسخ نکاح به خاطر عیوب زن برای پیشگیری از ضرر مرد است. پس اگر به وسیله پیشرفت علم پزشکی و با عمل جراحی این عیوب برطرف شوند، حق فسخ اساس خود را از دست می دهد و باطل می شود.

عیوب مشترک میان مرد و زن به این معنی است که اگر در هر کدام از طرفین آن عیب یافت شود، طرف مقابل بر مبنای آن عیب حق فسخ را دارد.

اگرچه جنون مرد و زن براساس احکام مربوط به آن، متفاوت است اما فقط مصداق عیوب مشترک میان مرد و زن است که باعث حق فسخ می شود.

البته ذکر این نکته لازم است که قانون مدنی برای جنون هیچ تعریفی را ارائه نکرده است اما بر اساس نظر فقها، جنون به معنی اختلال در عقل است. پس با این وجود فراموشی های سریع الزوال، بیماری صرع و بیهوشی های ناشی از احساسات و هیجانات ناگهانی جنون به حساب نمی آید و منظور از اختلال عقل آن است که فرد در انجام کارها و وظایف روزانه و عادی خود نامتعادل باشد و یک سری اعمال و حرکات بدون هدف از او سر بزند.

البته باید جنون به صورت ادواری و یا همیشگی باشد تا حق فسخ نکاح را به طرف مقابل بدهد. بر اساس قانون اگر جنون یک عارضه ناپایدار و زودگذر باشد امکان معالجه آن وجود داشته باشد، برای همسر او حق فسخ نکاح را ایجاد نمی کند. تفاوت هایی میان حالت جنون زن و مرد وجود دارد.

بر اساس ماده 1125 قانون مدنی اگر بعد از ازدواج مرد به جنون دچار شود، زوجه می تواند به خاطر جنون همسرش ازدواج را فسخ کند ولی اگر زن بعد از ازدواجش دچار جنون شود، همسر او حق فسخ ازدواج را ندارد. تفاوتی که برای این دو مورد ذکر شده این است که اگر زوجه در دوران زندگی مشترک خود با شوهرش مجنون شود همسرش می تواند با کار کردن نفقه او را بپردازد و از او مراقبت و نگهداری کند و هر وقت که عرصه بر او تنگ شد این حق را دارد که زن را طلاق دهد و یا دوباره ازدواج کند.

اما اگر مرد بعد از عقد به جنون دچار شود، چون کسی نیست که نفقه زن را بدهد، بجز از راه فسخ نکاح، زوجه هیچ راه خلاص دیگری ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره حقوقی

تماس با وکیل پایه یک دادگستری
×