عدم اجبار در تمکین
عدم اجبار در تمکین امکان پذیر است؟
عدم اجبار در تمکین به چه معنی است؟ عدم اجبار در تمکین چه کارکردی دارد؟ مهمترین شرایط عدم اجبار در تمکین چیست؟ کارکرد یک وکیل پایه یک دادگستری در خصوص عدم اجبار در تمکین چیست؟ عدم اجبار در تمکین بر اساس قانون امکان پذیر است؟ نظر قانون در خصوص عدم اجبار در تمکین چیست؟ آیا برای زن شرایط عدم اجبار در تمکین وجود دارد؟ مهمترین نکات عدم اجبار در تمکین چیست؟ عدم اجبار در تمکین در چه حالت هایی وجود دارد؟ چگونه می توان از عدم اجبار در تمکین استفاده کرد؟ آیا وکیل کیفری کارکردی در خصوص عدم اجبار در تمکین می تواند داشته باشد؟
عدم اجبار در تمکین در کل بدین معنی است که زن حتی در صورت صدور رای دادگاه برای تمکین وی، اجباری ندارد و می تواند به عدم تمکین خود ادامه دهد. اما در این شرایط مرد می تواند بر اساس رای دادگاه از پرداخت نفقه به زن امتناع کند. بنابراین عدم اجبار در تمکین برابر با قطع نفقه خواهد بود. بنابراین مرد حتی با داشتن حکم دادگاه مبنی بر لزوم تمکین زن نمی تواند به اجبار و زور همسر را به خانه بازگرداند و یا با وی اقدام به رابطه جنسی کند. قانون اجازه چنین اجباری را به مرد نداده است. این تمام تعریفی است که می توانستیم از عدم اجبار در تمکین ارائه دهیم. با این حال در این خصوص سوالاتی وجود دارد. از جمله مهمترین سوالات این است که آیا عدم تمکین زن حتی در صورت صدور رای دادگاه می تواند از دلایل جدایی برای مرد محسوب شود؟ و یا این که در چه صورتی زن می تواند به صورت قانونی دست به عدم تمکین بزند؟ در کلام ساده تر قانون چه شرایطی را پیش بینی کرده است که زن بتواند علاوه بر عدم تمکین از حق نفقه برخوردار باشد؟ این ها همه مواردی است که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
عدم اجبار در تمکین و مفهوم تمکین در قانون
عدم اجبار در تمکین زمانی معنی و مفهوم کاملی پیدا می کند که ما بتوانیم تعریف قانونی و درستی از تمکین داشته باشیم. به طور کلی تمکین در قانون به دو دسته عام و خاص تقسیم می شود. تمکین خاص به قبول رابطه جنسی از سمت زن گفته می شود. در کلام ساده تر در تمکین خاص زن نیازهای جنسی مرد را پاسخ می دهد. در تمکین عام نیز زن قبول می کند که ریاست خانواده و خانه بر عهده مرد است. بنابراین از او در امور مختلف تبعیت می کند.
در واقع مسئله ای که وجود دارد این است که ازدواج به معنی یک نوع زندگی گروهی است. در ازدواج حداقل دو انسان قرار است برای رسیدن به اهدافی مشترک در کنار یک دیگر زندگی کنند. از آن جایی که هیچ گروهی بدون سرپرست و رئیس نمی تواند به اهداف خود برسد، خانواده نیز باید سرگروهی داشته باشد. بنابر ویژگی های مرد، شرع و قانون مرد را سرگروه و رئیس خانواده قلمداد کرده است و بر اساس مفهوم تمکین زن را مکلف به پیروی از او کرده است.
حال ممکن است در شرایطی زن نخواهد یا نتواند تمکین کند. در این صورت مرد نباید هیچ اجباری بر وی داشته باشد و یا او را مورد آزار و اذیت قرار دهد. در کلام ساده تر در صورت عدم تمکین، مرد می تواند به کمک یک وکیل حقوقی به دادگاه خانواده شکایت کند. دادگاه با بررسی شرایط و شنیدن دلایل زن علت عدم تمکین او را مورد بررسی قرار می دهند. در صورتی که عدم تمکین توسط زن غیر قانونی و غیر قابل قبول شناخته شود، دادگاه رای به تمکین زن می دهد. عدم اجبار در تمکین بدین معنی است که حتی اگر دادگاه چنین رای صادر کند مرد نمی تواند برای تمکین او را مورد آزاد و اجبار قرار دهد. در صورت عدم تمکین زن با وجود رای دادگاه، مرد می تواند دادخواست عدم پرداخت نفقه را به علت عدم تمکین مرد به دادگاه ارائه دهد. با توجه به رای دادگاه بر الزام به تمکین زن و عدم اجرایی شدن آن، دادگاه دستور عدم پرداخت نفقه را صادر می کند. بدین ترتیب مرد می تواند نفقه زن را تا زمان تمکین وی پرداخت نکند. با وجود قطع نفقه نیز زن اجباری در تمکین نخواهد داشت.
عدم اجبار در تمکین و چند نکته
عدم اجبار در تمکین همانطور که گفته شد بدین معنی است که هیچ اجبار و زوری برای تمکین عام یا خاص زن از نظر قانونی وجود ندارد. حتی در صورت قطع نفقه هم اگر زن اقدام به تمکین نکند دادگاه هیچ کارکردی نمی تواند داشته باشد و هیچ اهرم فشار دیگری برای تمکین زن به مرد داده نشده است. از این رو هیچ اجبار قانونی و غیر قانونی بر روی زن برای تمکین وی به جز قطع نفقه وجود ندارد. بر اساس این تعریف می توان گفت که عدم اجبار در تمکین به نوعی در قانون ایران پیش بینی شده است.
به جز این شرایط گفته شد زن می تواند در برخی از شرایط خاص دست به عدم تمکین بزند. در صورت وجود چنین شرایطی عدم تمکین باعث قطع نفقه نخواهد شد. این شرایط عبارتند از حالت هایی مانند دوره ماهیانه ( پریودی زنانه )، در این صورت زن می تواند عدم تمکین خاص داشته باشد و با شوهر خود وارد رابطه جنسی نشود. از دیگر شرایط قانونی عدم تمکین خاص زن، داشتن بیماری های مقاربی مرد است. در واقع اگر مرد دچار بیماری هایی مانند زگیل تناسلی و … باشد زن می تواند بنا بر حفظ سلامتی خود از رابطه جنسی با مرد امتناع کند. از دیگر شرایط مهم در خصوص عدم تمکین خاص این است که زن باکره باشد. البته این در شرایطی است که زن هنوز اقدام به تمکین عام نکرده باشد. در زبان ساده تر زن هنوز وارد خانه شوهر نشده باشد. در این صورت می تواند بنا بر حق حبس، مانع از رابطه جنسی شود. مورد دیگر این است که اگر زن بتواند ثابت کند ماندن او در خانه شوهر برای وی خطر جانی دارد و باعث می شود سلامتی وی به خطر بیافتد عملا می تواند نسبت به عدم تمکین اقدام کند. در این حالت ها قانون عدم تمکین زن را قانونی و شرعی دانسته و هیچ حقی برای مرد قائل نخواهد بود.