شورای حل اختلاف و اختیارات آن
شورای حل اختلاف و اختیارات آن
شورای حل اختلاف چیست؟ شورای حل اختلاف چه کارکردی دارد؟ مهمترین نکات مربوط به شورای حل اختلاف چیست؟ چگونه می توان از شورای حل اختلاف استفاده کرد؟ حیطه وظایف شورای حل اختلاف چیست؟ شورای حل اختلاف چه اختیاراتی دارد؟ شورای حل اختلاف در خصوص کدام دعاوی عمل می کند؟ بهترین زمان مراجعه به شورای حل اختلاف چه زمانی است؟ آیا می توان از شورای حل اختلاف در دعاوی کیفری استفاده کرد؟ هدف استفاده از شورای حل اختلاف چیست؟ کارکرد یک وکیل پایه یک دادگستری در خصوص شورای حل اختلاف چیست؟ هدف از ایجاد شورای حل اختلاف چیست؟ کارکرد شورای حل اختلاف در دستگاه قضایی چیست؟
شورای حل اختلاف یک نهاد نیمه قضایی بود که طی سال های گذشته بر اساس قانون جدید به نهاد قضایی تبدیل شد. در کلام ساده تر امروز می توان این شورا را نهادی هم ردیف با دادگاه ها و سایر نهاد های قضایی البته با اختیارات و وظایف محدودتر و مشخص تر عنوان کرد. شورای حل اختلاف در گذشته تنها برای میانجیگری و برقراری صلح و سازش میان طرفین دعوی وارد عمل می شد. اما رفته رفته با گسترش اختیارات و محدوده کارکردی، امروز می تواند نسبت به برخی از دعاوی حقوقی و حتی کیفری اعلام رای کند.
ما در ادامه می خواهیم بدانیم که شورای حل اختلاف چه کارکردهایی در جامعه و قانون دارد و چگونه می توانیم نسبت به استفاده از این مسیر قضایی اقدام کنیم؟ همچنین این سوال مهم را سعی می کنیم پاسخ دهیم که آیا شورای حل اختلاف توانسته به اهداف خود در کاهش بار دعاوی در سیستم قضایی کمک کند یا خیر؟ همچنین آیا استفاده از مسیر این شورا می تواند در رسیدگی سریع به نتیجه مورد نظر ما را کمک کند یا خیر؟ این ها از اساسی ترین سوالاتی است که در ادامه به ان ها پاسخ خواهیم داد. با ما در ادامه همراه باشید.
شورای حل اختلاف و اهدافی که دنبال می کند
شورای حل اختلاف از چند منظر قابل بررسی است. اولین سوالی که در خصوص این شورا وجود دارد این است که قانون گذار با چه هدفی از این نهاد استفاده کرده است؟ به طور کلی می توان گفت که بنیاد فکری اصلی ایجاد این شورا همان شوراهای محلی و مسئله ریش سفیدی است. در واقع یک وکیل حقوقی به خوبی می داند که درصد بالایی از دعاوی حقوقی چندان اهمیت خاصی ندارند و صرفا بر اساس یک نوع لج بازی و یا اثبات حقی است که از نظر مالی نیز ارزشمند محسوب نمی شود. اما از نظر قانون، نهاد قضایی موظف است به این دست از دعاوی نیز بپردازد. اما پرداخت به این دعاوی عملا بار مالی و هزینه ای بالایی برای سیستم قضایی دارد و باعث می شود دعوی های متعدد روی یک دیگر انباشته شود.
از این رو قانونگذار با ایجاد نهادی به نام شورای حل اختلاف سعی کرده است این دسته از دعاوی را به آن ها ارجاع دهد و این شورا مکلف است با بررسی دعوی به نوعی سازش و صلح میان طرفین برقرار کند. بنابراین اصلی ترین وظیفه این شورا ایجاد سازش و صلح میان طرفین دعوی است.
اما با توجه به گسترش دعاوی و کاهش احتمال صلح و سازش، قانونگذار حیطه اختیارات این شورا را افزایش داد و امکان صدور رای و اجرای آن را به این شورا داد. بر این اساس در خصوص دعاوی حقوقی – مالی کمتر از بیست میلیون تومان، دعاوی مستاجر و موجر، برخی از دعاوی خانوادگی و همچنین مسئله انحصار وراثت شورای حل اختلاف امکان صدور رای دارد. این رای به اندازه رای دادگاه از اعتبار قانونی برخوردار بوده و لازم الاجرا محسوب می شود. اما یادتان باشد در صورتی که به این رای معترض باشید، دعوی به دادگاه صالح ارجاع داده می شود. این نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشته باشید.
بنابراین اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم، هدف از ایجاد شورای حل اختلاف از دید قانون کاهش بار دعاوی حقوقی است که از جهات مختلف قانونی اهمیت چندان بالایی ندارد. حال سوال اینجاست که آیا شورا توانسته این اهداف را محقق کند یا خیر؟ در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد.
حیطه کاری شورای حل اختلاف
سوال مهمی که در خصوص شورای حل اختلاف وجود دارد این است که این شورا در کدام موارد و دعاوی می تواند ورود کند؟ به طور کلی در برخی از دعاوی دادگاه و قانون خود طرفین را به استفاده از مسیر شورای حل اختلاف الزام کرده است. در سایر موارد نیز افراد می توانند بدون مراجعه به دادگاه از مسیر این شورا استفاده کنند. اما مسئله ای که وجود دارد این است که در کدام دعاوی حقوقی و کیفری امکان استفاده از شورا وجود دارد؟
همانطور که در بالاتر بیان کردیم در غالب دعاوی حقوقی از جمله دعاوی خانوادگی و مسائلی مانند انحصار وراثت شورای حل اختلاف می تواند اعلام رای کند. در سایر دعاوی که حق اعلام رای ندارد می تواند به عنوان میانجیگر و نهادی واسط میان طرفین سازش برقرار کند.
اما شاید برای شما جالب باشد بدانید که این شورا بر اساس قانون جدید می تواند در برخی از دعاوی کیفری نیز ورود کند. در کلام ساده تر یک وکیل کیفری می داند که این شورا می تواند در خصوص دعاوی که از نظر قانون قابل گذشت محسوب می شود. یعنی دعاوی که با شکایت شاکی خصوصی آغاز و با بخشش او پایان می پذیرد مداخله کرده و به نوعی رضایت شاکی را به دست بیاورد. اما همچنان در خصوص بسیاری از دعاوی کیفری امکان اعلام رای برای این شورا وجود ندارد. مگر این که مجازات جرم انجام شده از نوع تعزیری درجه هشت باشد.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که آیین دادرسی در این شورا نسبت به آیین دادرسی حقوقی و کیفری متفاوت است. بنابراین مسیری کاملا جدا نسبت به سایر نهادهای قضایی برای این شورا تعریف شده است. همین مسئله باعث شده است که سردرگمی های بسیاری میان افراد ایجاد شود. شاید این مسئله یکی از دلایلی باشد که امروز بتوان گفت شورای حل اختلاف نه تنها نتوانسته باری از دعاوی حقوقی و کیفری سیستم قضایی کم کند، بلکه باعث شده این مسیر طولانی و فرسایشی تر باشد.