احاله چیست؟
احاله چیست؟
احاله به چه معنی است؟ چه زمانی از احاله استفاده می شود؟ احاله در آیین دادرسی کیفری به چه معنی است؟ احاله در آیین دادرسی مدنی به چه معنی است؟ تفاوت های احاله در قانون حقوقی و کیفری چیست؟ آیا طرفین دعوی می توانند درخواست احاله داشته باشند؟ قانون در چه شرایطی اجازه استفاده از احاله را داده است؟ مهمترین نکات مربوط به احاله چیست؟ کارکرد یک وکیل پایه یک دادگستری در خصوص احاله چیست؟ کدام نهاد می تواند در خصوص احاله تصمیم گیری کند؟
احاله یکی از عناصر و ابزارهای قانونی در نحوه رسیدگی به دعاوی حقوقی یا کیفری محسوب می شود. این عنصر یا ابزار مهم در قانون جزو استثناها محسوب می شود. بنابراین تنها در شرایط خاص و محدودی امکان استفاده از آن وجود دارد. اما چرا؟ احاله در لغت به معنی ارجاع دادن است. بنابراین اگر یک دادگاه ( حقوقی یا کیفری) دعوی را به دادگاهی هم ارزش و هم عرض ارجاع دهد به این عمل احاله گفته میشود.
اصلی ترین مسئله یا مفهومی که در این خصوص وجود دارد، صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به یک دعوی است. در واقع در دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری قوانین و ملاحظات خاصی برای انتخاب یک دادگاه به عنوان مرجع رسیدگی کننده به دعوی وجود دارد. در کلام ساده تر هر وکیل حقوقی یا کیفری به خوبی می داند که هر دادگاهی برای هر دعوی انتخاب نمی شود. شرایط خاصی برای انتخاب یک دادگاه به عنوان مرجع رسیدگی کننده به دعوی وجود دارد. به طور مثال در خصوص دادگاه های کیفری، محل وقوع جرم تعیین کننده دادگاه رسیدگی کننده به آن جرم شناخته می شود. در خصوص دعاوی حقوقی نیز چنین شرایطی لحاظ شده است. حال در ادامه می خواهیم بدانیم که در چه شرایطی امکان انتقال یک دعوی از یک دادگاه به دادگاه دیگر ایجاد می شود.
احاله حقوقی و شرایط آن
احاله در آیین دادرسی مدنی به عنوان یک ابزار قانونی و البته خاص تعریف شده است. اگر بخواهیم ساده و صریح این مسئله را بیان کنیم می توانیم اینگونه بگوییم که در صورت بروز تعارض قانونی در مسیر دادرسی یک دعوی و برای حل این تعارض امکان استفاده از احاله ایجاد می شود.
به طور مثال از مهمترین تعارضاتی که ممکن است در خصوص یک دعوی حقوقی ایجاد شود این است که در منطقه قضایی شعبه مورد نظر وجود نداشته باشد. در این صورت دادگاه با ارجاع آن به دادگاهی برابر این مسئله را برطرف می کند. همچنین اگر دادرس خود ذی نفع در پرونده یا دعوی باشد چاره ای جز ارجاع این پرونده و دعوی به دادگاه دیگری وجود ندارد. همچنین اگر قاضی خود به مرحله اجتهاد رسیده باشد و این مسئله اثبات شده باشد نخواهد به دلایل شرعی به دعوی رسیدگی کند. به طور مثال اگر این فرد تشخیص دهد که این دعوی اساسا غیر شرعی و غیر قانونی است و هیچ حق اسلامی و شرعی در این بین نمی توان صادر کرد وی می تواند از ابزار احاله استفاده کرده و دعوی را به دادگاهی دیگر منتقل کند.
مورد بسیار مهم دیگری که در خصوص دعاوی حقوقی و مدنی وجود دارد، در خصوص قوانین داخلی و بین المللی است. به طور مثال اگر قرار باشد دادگاه ایران بر اساس داخلی در خصوص یک فرد خارجی تصمیم گیری کند ممکن است تعارضات قانونی در این بین ایجاد شود. از این رو دادگاه با ارجاع این دعوی به دادگاه قوانین بین المللی سعی می کند این تعارضات را برطرف کند. نکته بسیار مهمی که در این خصوص باید به آن توجه داشته باشید این است که تعارض در بررسی دعوی و پرونده اصلی ترین عامل احاله در دعاوی حقوقی محسوب می شود. همچنین خود دادگاه و دستگاه قضایی باید به این نتیجه برسند که احاله صورت بگیرد و طرفین دعوی و یا وکلای آن ها نمی توانند به صورت مستقیم در این خصوص اقدامی داشته باشند.
احاله دعوی در مسیر کیفری
احاله در آیین دادرسی کیفری به شکل دیگری تعریف می شود. در واقع یک وکیل کیفری به خوبی می داند اصلی ترین عامل تعیین کننده صلاحیت یک دادگاه فارغ از نوع جرم ( در تعیین دادگاه کیفری یک، دادگاه کیفری دو، دادگاه انقلاب و … تاثیرگذار است ) به محل وقوع جرم بستگی دارد.
در واقع بر اساس قانون هر دادگاه مکلف به بررسی و رسیدگی به جرایم مربوط به حوزه قضایی خودشان هستند. این حوزه یک محیط جغرافیایی است که توسط دستگاه قضایی و رئیس قوه قضایی تعیین می شود. به طور مثال اگر یک جرم در شهرستان رشت اتفاق افتاده باشد دادگاه تهران صلاحیت رسیدگی به آن را ندارد.
اما در شرایطی خاص امکان احاله دعاوی کیفری به دادگاهی خارج از حوزه قضایی جرم وجود دارد. یکی از این حالت ها عبارتند از زمانی که مجرم یا غالب مجرمین اهل محل وقوع جرم نباشند و از شهر یا استانی دیگر باشند. در این صورت امکان استفاده از ارجاع دعوی به دادگاه محل تولد و سکونت مجرم یا مجرمین وجود دارد.
از دیگر حالت هایی که امکان ارجاع دعوی کیفری به دادگاهی هم ارزش با دادگاه بدوی را دارد این است که قوه قضاییه و ریاست آن تشخیص دهند که رسیدگی به این دعوی در دادگاه بدوی می تواند مشکلات امنیتی داشته باشد. در این صورت با احاله این دعوی به دادگاهی دیگر سعی بر مدیریت این مشکل امنیتی دارند. در شرایطی هم که محل وقوع جرم از نظر فیزیکی و مکانی به دادگاهی خارج از حوزه قضایی نزدیک تر باشد امکان ارجاع آن ایجاد می شود.
این ها از جمله مهمترین شرایط احاله در مسیر کیفری محسوب می شود. اما نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید بر اساس دلیل احاله و بعد مسافتی ارجاع پرونده شرایط سخت تری در نظر گرفته می شود. به طور مثال اگر قرار باشد دعوی از استان خارج شود لازم است که مراجع بالاتر از جمله دیوان عدالت در این خصوص نظر بدهد. همچنین اگر دعوی به دلیل مسائل امنیتی قرار باشد ارجاع داده شود نیاز به نظر و دستور مستقیم ریاست قوه قضایی وجود دارد. این ها از مهمترین نکاتی است که باید در خصوص احاله و شرایط قانونی آن بدانید.