لایحه در مورد طلاق از جانب زوج
لایحه در مورد طلاق از جانب زن یکی از پرکاربردترین لایحه ها در میان لوایح قانونی می باشد. نگارش این لایحه نیاز به زمان طولانی دارد و هنگام نوشتن آن از اصطلاحات حقوقی استفاده می شود. به همین دلیل نوشتن آن با دشواری بسیاری روبرو است. هم چنین بهتر است لایحه در مورد طلاق از جانب زن کوتاه و در عین حال کامل باشد.
در واقع هنگامی که دادخواست طلاق از جانب زوجه می باشد، بهتر است زن این لایحه را به همراه داشته باشد. در غیر اینصورت دادخواست طلاق او جنبه رسمی و قانونی پیدا نخواهد کرد. هم چنین در صورتی که لایحه در مورد طلاق از جانب زن به درستی نگارش شود، نزد قاضی از اهمیت بسیاری برخوردار خواهد بود. به همین خاطر است که این لایحه بسیار دشوار و در عین حال بسیار مفید و کاربردی می باشد. البته بهتر است نویسنده این لایحه شخصی متخصص باشد و برای موفقیت زن در امر طلاق، از عبارات و اصطلاحاتی درست استفاده نماید.با این شرایط اگر شما نیاز به وکیل طلاق دارید حتما با همکاران ما در گروه پارسا تماس بگیرید.
زمان مناسب جهت تنظیم لایحه در مورد طلاق از جانب زن
هنگامی که زن و مردی زندگی مشترک را آغاز می کنند، در طول زندگی با چالش های زیادی روبرو خواهند شد. گاهی این مشکلات و چالش ها به قدری ناامید کننده می باشند که زن و مرد چاره ای جز جدایی نمی بینند. در بیشتر موارد دادگاه زن و مرد را به سازش ترغیب می نماید. اما گاهی مشکلات به قدری لاینحل هستند که بهترین راهکار، جدایی می باشد.
حال در صورتی که زن و مرد هر دو به طلاق رضایت بدهند، در علم حقوق طلاق توافقی نامیده می شود. لازم به ذکر است که طلاق توافقی نیز شرایط خاص خود را دارد. اما در صورتی که مرد تمایلی به طلاق نداشته باشد و دادخواست طلاق از جانب زن باشد، می بایست لایحه در مورد طلاق از جانب زن تنظیم شود. به همین دلیل است که این لایحه اهمیت زیادی داشته و آگاهی از آن بسیار مهم می باشد. به طور کلی زمانی که زن دادخواست طلاق می دهد، باید لایحه در مورد طلاق از جانب زن مورد استفاده قرار گیرد.
پس از این که دادخواست طلاق از جانب زن به دادگاه تقدیم شد، مرد به دادگاه احضار می شود و می تواند اظهارات زن را قبول یا رد کند. در حقیقت او این فرصت را دارد که به دفاع از خودش بپردازد و در صورتی که اتهامی از طرف زن متوجه مرد باشد، می تواند با ارائه مدارک قانونی از خودش دفاع کند. هم چنین از آن جایی که دادخواست طلاق معمولا از طرف مرد مطرح می شود، زن فرصت کافی برای ارائه این دادخواست نداشته و برای ارائه آن راه سخت و دشواری را در پیش خواهد داشت.
مراحل دادخواست طلاق از طرف زن
در صورتی که طلاق توافقی نباشد و زن حق طلاق نداشته باشد، باید لایحه در مورد طلاق از جانب زن به دادگاه تقدیم شود. به این صورت که زن چه در شهر محل سکونت همسر و چه در شهر محل سکونت خود می تواند نسبت به ارائه این لایحه اقدام کند. در صورتی که مرد و زن نسبت به رأی صادره اعتراض داشته باشند، تا بیست روز پس از صدور حکم می توانند نسبت به آن تجدید نظر کنند. سپس پرونده به دادگاه تجدید نظر استان ارسال می شود و بدون حضور زن و مرد فرصت بیست روزه ای برای احتراز مجدد به آن ها داده می شود. در غیر اینصورت پرونده به دیوان عالی کشور انتقال می یابد.
البته این امکان نیز وجود دارد که دیوان عالی کشور رأی دادگاه تجدید نظر را رد نماید و آن را به دادگاه تجدیدنظر بازگرداند. باید خاطر نشان ساخت که دیوان عالی کشور می تواند تقاضای رسیدگی چند باره را در خصوص پرونده بدهد تا نتیجه موردنظر را به دست آورد. این موارد زمانی اتفاق می افتد که روند دادخواست طلاق زن و مرد به خاطر مقاومت آن ها به طول انجامیده باشد. اما اگر مرد در دادگاه حاضر نشود و طلاق به شکل غیابی انجام شود، پرونده طلاق در مدت کوتاهی خاتمه می یابد.
شرایط طلاق از جانب زن
به موجب ماده 1133 قانون مدنی، مرد می تواند با ارائه گواهی عدم سازش به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای طلاق زن را بدهد. اما دادخواست طلاق از جانب زن با دشواری های بسیاری روبرو می باشد. با این وجود گاهی با توجه به دلایلی که وجود دارد، زن نمی تواند به زندگی زناشوئی ادامه داده و دادخواست طلاق او در دادگاه مورد بررسی قرار می گیرد.
به موجب ماده 1129 قانون مدنی هرگاه ادامه زندگی زناشوئی با دشواری همراه باشد و مشکلاتی را برای زن به همراه داشته باشد، زن می تواند به دادگاه خانواده مراجعه نماید و دادخواست طلاق دهد. اگر مشکلات ذکر شده در دادگاه به اثبات برسد، دادگاه مرد را وادار به طلاق می کند. در صورتی که مرد حاضر به طلاق نشد، زن با اجازه قاضی دادخواست طلاق را مطرح می نماید. در ادامه به شرایطی اشاره می کنیم که عسر و سختی را برای زوجه به همراه می آورد:
1. محکومیت مرد به 5 سال حبس یا بیشتر
2. اگر مرد خانواده خود را به مدت 6 ماه یا 9 ماه متوالی بدون هیچ دلیل موجهی تنها بگذارد.
3. در صورتی که مرد مبتلا به بیماری روانی لاعلاجی گردد که ادامه زندگی با او از توان زن خارج باشد.
4. اعتیاد به هرگونه ماده مخدری که اساس زندگی را مختل نماید.
5. آسیب رساندن مرد به زن که از نظر عرف جامعه برای زن غیر قابل تحمل باشد.
