فریب در ازدواج کیفری
منظور از فریب در ازدواج کیفری چیست؟
فریب در ازدواج کیفری امروزه به عنوان یکی از معضلاتی شناخته می شود که در بحث نکاح وجود دارد. فریب در ازدواج یا تدلیس به معنای توسل به وسایل متقلبانه برای راضی کردن طرف مقابل به ازدواج است. برای مثال کسی که برخلاف واقع خود را قاضی دادگستری معرفی می کند، اگر دختری را به ازدواج با خود راضی نماید، مشمول مقررات مربوط به فریب ازدواج کیفری می شود. در صورتی که فریب در ازدواج انجام گرفته باشد، به استناد قانون مدنی طرف مقابل حق فسخ نکاح را خواهد داشت. اگر عقد ازدواج به واسطه فریبکاری مرد فسخ گردد، زوجه حق مطالبه تمام مهریه را دارد، حتی در صورتی که میان زوجین نزدیکی واقع نشده باشد.
بنابر بند 9 ماده 4 قانون حمایت خانواده رسیدگی به دعوای فسخ نکاح، در صلاحیت دادگاه خانواده است. برای طرح دعوای فسخ نکاح دارنده حق فسخ می بایست به دادگاه خانواده مراجعه کرده و دادخواست فسخ نکاح را طرح نماید. دادگاه خانواده با حضور یک قاضی مرد به عنوان رئیس دادگاه و یک قاضی زن به عنوان مشاور تشکیل می شود. نظر قاضی زن مشورتی است و صادرکننده نهایی رای دادگاه، قاضی مرد است. لیکن نظر مشورتی قاضی زن می بایست در ضمن حکم دادگاه قید شود و در صورتی که رئیس دادگاه با آن مخالف است، می بایست در ضمن صدور حکم مستدلاًو مستنداً نظر قاضی زن را رد نماید. در ادامه نوشتار پیش رو ضمن بررسی انواع ضمانت های اجرایی در مورد فریب در ازدواج، مجازات فریب در ازدواج کیفری را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
ضمانت اجرای فریب در ازدواج کیفری چیست؟
همانطور که اشاره شد اگر یکی از زوجین مرتکب فریب در ازدواج شود، برای طرف دیگر حق فسخ نکاح محفوظ است. برای صدور حکم اعلامی فسخ نکاح، خواهان می بایست دادخواست حقوقی را به دادگاه خانواده تقدیم نماید. رسیدگی به دعوای فسخ نکاح منوط به پرداخت هزینه دادرسی است. اگر خواهان از پرداخت هزینه دادرسی ناتوان باشد، می تواند دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را نیز به دفتر دادگاه حقوقی تسلیم نماید. با پذیرش درخواست اعسار، خواهان موقتاً از پرداخت هزینه های دادرسی مثل حق الوکاله وکیل معاضدتی معاف می شود.
پس از صدور حکم فسخ نکاح و قطعیت آن، رابطه زوجیت میان زن و شوهر از ابتدا کأن لم یکن خواهد بود. یعنی طرفین از نظر شرعی همچنان به هم نامحرم بوده و در صورتی که در محل مشترکی جدا می کنند، می بایست فوراً جدا شوند.
پس از قطعیت حکم فسخ نکاح زن و شوهر می توانند به دوایر ثبتی مراجعه نموده و با ارائه حکم فسخ نکاح، تقاضای حذف نام همسر از شناسنامه را طرح نمایند.
در صورتی که زن یا شوهر برای راضی شدن طرف مقابل به ازدواج، مرتکب جرایم کیفری مثل کلاهبرداری، جعل عناوین دولتی و … شده باشد، موضوع می بایست در مراجع کیفری از جمله دادسرای عمومی و انقلاب و دادگاه کیفری 2 مورد رسیدگی قرار گیرد. در صورتی که ارکان تحقق هر یک از جرایم مذکور برای دادگاه محرز گردد، شخص متقلب ممکن است به مجازات تعزیری اعم از حبس، شلاق و جزای نقدی محکوم گردد. نکته حائز اهمیت در خصوص فریب در ازدواج کیفری این است که رسیدگی به اتهامات وارده، در صلاحیت ذاتی مراجع قضایی کیفری است. بنابراین دادگاه خانواده، شورای حل اختلاف و صلاحیت رسیدگی به جرایم مربوط به فریب در ازدواج کیفری را ندارند.
جرم فریب در ازدواج کیفری چیست؟
مطابق با ماده 647 قانون مجازات اسلامی در صورتی که هر کدام از زوجین پیش از عقد ازدواج، طرف مقابل را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، موقعیت اجتماعی، تمکن مالی، سمت و شغل خاص، مجرد بودن و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای فریب واقع شود، مرتکب به مجازات زندان تعزیری از 6 ماه تا 2 سال محکوم می گردد. استفاده قانونگذار از عبارت از قبیل و … نشانگر این است که تنها عبارات مندرج در ماده به معنای فریب در ازدواج تلقی نمی شود. بلکه در هر مورد که عقد نکاح بر مبنای عملیات متقلبانه یکی از طرفین انعقاد یابد، جرم فریب در ازدواج کیفری محقق است.
همانطور که از متن ماده بر می آید جرم فریب در ازدواج کیفری ممکن است توسط مرد یا زن محقق گردد. بنابراین لزوماً این جرم توسط مرد یا خواستگار تحقق نمی یابد. در نتیجه اگر دختر نیز طرف مقابل را به امور واهی فریب دهد، برای پسر حق فسخ و شکایت ایجاد می شود.
جرم فریب در ازدواج کیفری به استناد ماده 104 قانون مجازات اسلامی از جرایم قابل گذشت به شمار می رود. منظور از قابل گذشت این است که رسیدگی به این جرم جز با شکایت شاکی خصوصی آغاز نمی شود. همچنین در صورتی که در هر مرحله از مراحل دادرسی، شاکی خصوصی از حق خود گذشت کند، تعقیب کیفری متوقف می شود. بنابراین چنانچه محکوم علیه در زندان باشد، با توجه به قابل گذشت بودن این جرم، با گذشت شاکی، اجرای حکم متوقف شده و محکوم علیه فوراً از زندان آزاد می شود.
نکات حقوقی در مورد فریب در ازدواج
با توجه به این که قانونگذار در ماده 647 قانون مجازات اسلامی از عبارت «هر یک از زوجین» استفاده کرده است، وقوع جرم فریب در ازدواج کیفری تنها توسط زوج و زوجه قابل تصور است. بنابراین در صورتی که یکی از اعضای خانواده یا بستگان زوج یا زوجه، طرف مقابل را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی و … فریب دهد، مورد از موارد ارتکاب جرم فریب در ازدواج مندرج در قانون مجازات اسلامی نیست.
تحقق جرم موضوع این مقاله منوط به وقوع ازدواج است. در جرم فریب در ازدواج یک جرم مقید می باشد. یعنی تا زمانی که میان زوجین عقد ازدواج واقع نشده باشد، جرم فریب در ازدواج نیز محقق نخواهد شد. طرف مقابل فرد فریبکار می بایست نسبت به امور واهی ناآگاه بوده و در واقع فریب خورده باشد. چنانچه ثابت شود طرف مقابل از دروغ بودن اظهارات فرد فریبکار باخبر است، جرم فریب در ازدواج محقق نخواهد شد. برای مثال اگر زوجه بداند، زوج قاضی دادگستری نیست، لیکن با وجود ادعای زوج مبنی بر قاضی بودن، با وی ازدواج نماید نمی تواند بر علیه شوهر خویش شکایت کیفری فریب در ازدواج را طرح کند.