وکیل فسخ نکاح

وکیل فسخ نکاح

وکیل فسخ نکاح در تهران

وکیل فسخ نکاح

وکیل فسخ نکاح کیست؟ آیا وکیل فسخ نکاح همان وکیل طلاق است؟ چگونه می توانیم بهترین وکیل فسخ نکاح را پیدا کنیم؟ ویژگی های یک وکیل فسخ نکاح چیست؟ وکیل فسخ نکاح چه کارکردهایی می تواند برای ما داشته باشد؟

وکیل فسخ نکاح از جمله وکلا در حوزه حقوقی و خانواده محسوب می شود. این وکیل بر اساس قوانین مربوط به قراردادها و قوانین خانواده سعی می کند در دعوی فسخ نکاح حق موکل خود را از دادگاه مطالبه کند. در واقع یک وکیل فسخ نکاح وظیفه دارد بر اساس نیاز موکل خود مدارک و شواهد لازم را به دادگاه ارائه دهد و به دادرسی سرعت ببخشد.

اما برای این که بتوانیم دقیق تر با کارکرد وکیل فسخ نکاح آشنا شویم و بدانیم حیطه کاری این وکیل چیست باید با چند مفهوم آشنا شویم. در واقع فسخ نکاح یک مفهوم کاملا قانونی است که با زبان قانون بیان شده است. از این رو در این مقاله برای این که بتوانیم این مفهوم قانونی را بهتر متوجه شویم باید با زبان قانون آشنا شویم. در این جا نمی توانیم تمامی مفاهیم و پایه های قانونی را بیان کنیم. بنابراین تنها به چند مفهوم قانونی می پردازیم که در فسخ نکاح به عنوان پایه و اساس مورد استفاده قرار گرفته است.

به نوعی می توان گفت که ما در ابتدای این مقاله قصد داریم بین خودمان و قانون زبان مشترکی ایجاد کنیم. بر اساس این زبان مشترک می توانیم درک کنیم که فسخ نکاح چیست و چه تفاوت هایی با طلاق دارد. اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم در بخش ابتدایی این مقاله سراغ مفاهیمی مانند حقوقی یا کیفری بودن قانون فسخ نکاح، نکاح در قانون و در نهایت قراردادها و شرایط انحلال قرارداد خواهیم رفت. در این بخش به عمده سوالات مرتبط با حوزه کاری یک وکیل فسخ نکاح پاسخ داده خواهد شد. بنابراین آن را از دست ندهید.

وکیل فسخ نکاح یک وکیل حقوقی است.

وکیل فسخ نکاح وکیلی است که در حوزه قوانین خانواده و قوانین قراردادها عمل می کند. این دو قانون در حوزه قوانین حقوقی بیان شده است. به بیان ساده تر ما وکیل فسخ نکاح را یک وکیل حقوقی می دانیم. اما این یعنی چه؟ در واقع زمانی که می گوییم وکیل فسخ نکاح یک وکیل حقوقی است منظورمان چیست و چه تفاوت هایی با سایر وکلا دارد؟

به طور کلی قانون به دو بخش عمده حقوقی و کیفری تقسیم شده است. به بیان ساده تر هر چیزی که شما در قانون می بینید یا از قانون می شنوید در حوزه یکی از این دو بخش قانونی است. بنابراین اگر یک وکیل مانند وکیل فسخ نکاح در حوزه حقوقی نباشد، باید آن را وکیل کیفری بدانیم. اما حقوقی یا کیفری بودن یک قانون به چه معنی است؟

حقوقی به آن بخش از قوانین گفته می شود که در آن قانون گذار به دنبال تعریف قانون برای افراد جامعه به صورت شخصیت حقوقی یا حقیقی است. در واقع در این بخش از قانون حقوق افراد ( در قالب شخصیت حقوقی یا حقیقی ) مشخص می شود و بیان می شود که هر کدام از افراد جامعه تحت چه چارچوب هایی باید رفتار کنند و ارتباط آن ها با سایر مفاهیم جامعه به چه صورت خواهد بود. در واقع ذات اصلی قانون را که همان تنظیم کننده روابط انسانی با سایر مفاهیم اجتماعی است را می توانیم در این بخش حقوق به خوبی مشاهده کنیم. در این بخش از قانون در کنار مفاهیم گفته شده از عناوین تخلف و جریمه نیز استفاده شده است.

اما در بخش کیفری داستان کمی متفاوت است. در واقع در این بخش از مفهوم جرم و مجازات صحبت شده است. یعنی قانون مواردی تحت عنوان مصداق جرم را بیان کرده است. سپس بر اساس آن سعی نموده مجازات هایی را متناسب فعل تعیین کند. این بخش از قانون به اندازه ای حساس است که در آن می توان برای زنده ماندن یا نماندن یک فرد تصمیم گیری کرد. بنابراین زمانی که گفته می شود وکیل فسخ نکاح یک وکیل حقوقی است بدین معنی است که این وکیل بر اساس قوانین مشخص شده به دنبال به دست آوردن حق موکل خود در رابطه ای به نام ازدواج است. بنابراین وکیل فسخ نکاح حق شکایت یا اعلام جرم را ندارد. زیرا اساسا در حیطه کاری او به عنوان یک وکیل حقوقی نیست.

وکیل فسخ نکاح و مفهوم نکاح از دید قانون

وکیل فسخ نکاح یک وکیل در حوزه خانواده محسوب می شود. یعنی این فرد بر اساس قوانین مندرج در قانون خانواده سعی می کند حقوق موکل خود را از رابطه ای تحت عنوان نکاح یا ازدواج بگیرد. اما برای این که بتوانیم بیشتر با کارکرد وکیل فسخ نکاح آشنا شویم، ابتدا باید بدانیم که نکاح چیست و در قانون چه دیدگاهی نسبت به آن وجود دارد. در واقع برای فهم هر چیزی نگاه تضاد آن می تواند کمک بسزایی داشته باشد.

نکاح یا ازدواج از دید عموم افراد جامعه شاید یک مسئله احساسی  و درونی باشد و بسیاری آن را پیوند قلبی دو انسان بدانند. اما این چیزی نیست که قانون بتواند آن را درک کند. به گفته وکیل فسخ نکاح در واقع قانون از این نظر که نکاح یک رابطه میان دو انسان محسوب می شود خودش را موظف می سازد که بتواند آن را مدیریت کند و شرایط قانونی و چارچوب های منطقی برای آن تدوین کند. اما قانون نه گوشی برای شنیدن احساس دارد و نه زبانی برای بیان قوانین مربوط به چنین حالاتی. از این رو به ناچار برای این که قانون بتواند این مفهوم را در قالب مواد قانونی مورد نظر خود بیان کند باید ابتدا آن را به شکل منطقی تری تعریف کرد.

به بیان وکیل فسخ نکاح قانون نکاح را یک قرارداد میان دو انسان می داند. بر اساس این قرارداد طرفین نسبت به یک دیگر تعهداتی را قبول می کنند که بعد از امضای آن لازم الاجرا محسوب می شود. این قرارداد می تواند مدت دار یا مادام العمر محسوب شود. بنابراین نکاح یک قرارداد است. بنابراین شرایط عمومی یک قرارداد بر آن جاری است. این نکته بسیار مهمی است که می تواند در ادامه مقاله به کار ما بیاید.

حال که می دانیم ازدواج یا نکاح یک قرارداد است می توانیم درک کنیم که چرا در قانون از عنوان ” فسخ ” برای نکاح استفاده شده است. زیرا فسخ یک عنوان کلی در امور قراردادها محسوب می شود. استفاده چنین عنوانی برای نکاح تایید کننده این امر است که نکاح در ذات قانونی خود یک قرارداد است.

وکیل فسخ نکاح و مفهوم قرارداد

وکیل فسخ نکاح علاوه بر این که یک وکیل در حوزه خانواده محسوب می شود می توان او را وکیلی در حوزه قراردادها نیز دانست. در واقع بر اساس آن چیزی که بیان کردیم، ازدواج یا نکاح یک نوع قرارداد محسوب می شود. از این رو برای این که بتوانیم بهتر با کارکرد وکیل فسخ نکاح آشنا شویم باید بدانیم که قرارداد در قانون چیست و چه کارکرد هایی می تواند داشته باشد.

اگر بخواهیم کمی بنیادی تر به این موضوع نگاه کنیم متوجه می شویم که قرارداد یعنی ذات اصلی قانون. قانون بر اساس قراردادها به صورت شفاهی یا کتبی سعی می کند روابط میان انسان ها را مدیریت کند. بگذارید ساده تر توضیح دهیم. فرض کنید که شما از یک سوپر مارکت اقدام به خرید یک پفک می کنید. شما بر اساس قراردادی پنهان می دانید که برای داشتن این پفک باید هزینه مربوط به آن را پرداخت کنید و در مقابل  فروشنده نیز در قبال دریافت هزینه باید پفک مورد نظر شما را به شما تحویل دهد. این یکی از ساده ترین قراردادهاست که به صورت روزمره با آن سروکار داریم. اما در برخی مواقع این قراردادها به صورت آشکار خودش را نشان می دهد. مثلا در رابطه بین یک کارفرما و کارگر اصولا قراردادی تدوین می شود که شرایط کاری و تعهدات طرفین نسبت به یک دیگر را بیان می کند.

هر قرارداد به صورت اختصاصی قوانین خاص خودش را دارد. در خصوص کارکرد وکیل فسخ نکاح و قرارداد نکاح شرایطی مانند ایجاب و قبول و جاری شدن صیغه نکاح از شرایط اصلی صحت قرارداد نکاح محسوب می شود. در این قرارداد نیز مانند هر قراردادی دیگر طرفین تعهداتی نسبت به یک دیگر قبول می کنند که با امضای قرارداد این تعهدات لازم الاجرا محسوب می شود. در صورتی که یکی از طرفین نسبت به اجرایی کردن تعهدات خود کوتاهی کند امکان طلاق یا فسخ نکاح برای طرف دیگر ایجاد می شود. یکی از نکات مهم در کارکرد وکیل فسخ نکاح محسوب می شود. همچنین در این قرارداد مانند هر قراردادی دیگر امکان اضافه کردن شرایط و ویژگی های مختلف دیگری وجود دارد که از جمله آن ها می توانیم به شرط تنصیف یا حق طلاق اشاره کرد.

وکیل فسخ نکاح و مسئله ای به نام انحلال قرارداد نکاح

وکیل فسخ نکاح فردی است که باید بر اساس قوانین حوزه خانواده و بر اساس مفاهیمی که در قوانین مربوط به امور قراردادها وجود دارد بتواند حق موکل خود را در دادگاه بگیرد. تا به این جا توانستیم تعریفی بر نکاح به عنوان یک قرارداد حقوقی بیاندازیم. اما بخش دیگری از کارکرد وکیل فسخ نکاح وابسته به فهم یک مفهوم از امور قرارداد هاست و آن انحلال قرارداد است.

در واقع اگر به گفته وکیل فسخ نکاح قبول کنیم بر اساس آن چه که قانون گفته ازدواج یا نکاح یک قرارداد محسوب می شود، بنابراین شرایط انحلال آن را نیز باید بر اساس شرایط انحلال قرارداد مورد بررسی قرار دهیم. به طور کلی 4 حالت برای انحلال یک قرارداد وجود دارد. این 4 حالت عبارتند از ابطال قرارداد، فسخ قرارداد، انفساخ قرارداد و اقاله. هر کدام از این 4 حالت در صورتی که برای یک قرارداد ایجاد شود موجب می شود که آن قرارداد منحل شود.

قبل از این که به این 4 حالت بپردازیم باید به یک نکته اشاره کنیم و آن این است که قرارداد ها به دو بخش لازم و جایز تقسیم می شوند. قرارداد های جایز قراردادهایی هستند که هر کدام از طرفین در هر موقعیتی امکان فسخ آن را دارند و نیازی به رعایت شرایط خاص یا تشریفات قانونی برای آن نیست. اما در خصوص قرارداد لازم داستان فرق می کند. به بیان وکیل فسخ نکاح قرارداد لازم قراردادی است که منحل نمی شود مگر تحت 4 حالت گفته شده بالا. به طور کلی عمده قراردادهای مهمی که در اطراف خودمان می بینیم تحت حوزه قراردادهای لازم تدوین شده است. قرارداد نکاح مسلما به عنوان یک قرارداد لازم شناخته می شود. چرا که این قرارداد به اندازه ای مهم است که قانون اجازه انحلال آن را در هر صورت و در هر شرایطی ندهد.

بنابراین ما در مسئله نکاح و کارکرد وکیل فسخ نکاح با یک قرارداد لازم رو به رو هستیم که به جز 4 شرط بالا امکان انحلال آن وجود ندارد. البته اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم بر اساس قانون امکان انحلال قرارداد نکاح بر اساس اقاله وجود ندارد. بنابراین تنها سه راه برای انحلال این قرارداد باقی می ماند. در ادامه به این راه ها می پردازیم و هر کدام از آن ها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم.

وکیل فسخ نکاح و ابطال یک قرارداد

وکیل فسخ نکاح به خوبی می داند که برای انحلال یک قرارداد ( هر نوع قرارداد لازمی ) باید یکی از حالت های 4 گانه ابطال، فسخ، انفساخ یا اقاله اتفاق بیفتد. حال در ادامه می خواهیم بدانیم هر کدام از این ها به چه معنی است و در چه شرایطی می توان از آن ها استفاده کرد.

ابطال یک قرارداد بدین معنی است که اساسا شرایط صحت قرارداد به درستی ایجاد نشده و به نوعی قرارداد از پایه مشکل دارد. از این رو این قرارداد باطل می شود. به بیان ساده تر ابطال قرارداد بدین معنی است که گویی از همان ابتدا قراردادی وجود نداشته است. یکی از مهمترین شرایط برقراری یک قرارداد اهلیت طرفین است. فرض کنید که یکی از طرفین در زمان امضای قرارداد اهلیت لازم را نداشته باشد. مثلا جزو محجورین باشد. بنابراین حتی در صورت امضای قرارداد و حتی در صورت صدور سند این قرارداد و سند آن باطل اعلام می شود.

همین موضوع در خصوص نکاح وجود دارد. در واقع اگر ثابت شود که نکاح از همان ابتدا به شکل درستی انجام نشده و یکی از شرایط اصلی نکاح در آن برقرار نبوده، این نکاح باطل اعلام می شود. این نکته ای بود که وکیل فسخ نکاح نیز به خوبی نسبت به آن آگاهی دارد.

اما سه حالت دیگر انحلال یک قرارداد بعد از صحت قرارداد مورد بررسی قرار می گیرد. یعنی این که قرارداد در زمان امضا و اجرا سالم بوده است و حال برای انحلال آن تنها یکی از راه های فسخ، اقاله یا انفساخ کارایی دارد. در ادامه به این سه راه خواهیم پرداخت.

وکیل فسخ نکاحو نکاتی در خصوص فسخ، انفساخ و اقاله

وکیل فسخ نکاح به خوبی می داند که فسخ، انفساخ و اقاله هر کدام یکی از حالت هایی هستند که به واسطه آن امکان انحلال قرارداد لازم وجود دارد.

در خصوص فسخ می توان گفت که یکی از طرفین بر اساس اختیاری که در قرارداد دارد می تواند قرارداد را منحل کند. مثلا در یک قرارداد ذکر شده است که در صورت عدم پرداخت وجه تا تاریخ مشخص طرف مقابل امکان فسخ قرارداد را خواهد داشت. همین موضوع در خصوص فسخ نکاح و کارکرد وکیل فسخ نکاح نیز وجود دارد. در واقع اگر در یک قرارداد نکاح شرط خاصی عنوان شده باشد و این شرط اجرایی نشده باشد طرف مقابل این اجازه را دارد که بدون تشریفات قانونی اقدام به فسخ نکاح کند.

 وکیل فسخ نکاح در مورد انفساخ می اینگونه بیان می کند که اگر اهلیت یکی از طرفین در طول مدت قرارداد از بین رود، آن قرارداد منحل می شود. به طور مثال اگر فردی در طول یک قرارداد دچار جنون شود بر اساس شرط انفساخ امکان انحلال قرارداد برای فرد مقابل ایجاد می شود. انفساخ به شرایطی گفته می شود که در اختیار هیچ کدام یک از طرفین نیست و هر دو طرف بر اساس اجبار ناچار به قبول آن هستند. جنون یکی از مطرح ترین شرایط انفساخ است.

اما در مورد اقاله مفهوم دیگری مطرح می شود. به طور کلی می توان اینگونه گفت که اقاله به توافق طرفین برای انحلال یک قرارداد است. اقاله خود یک قرارداد لازم محسوب می شود که بر اساس آن امکان انحلال یک قرارداد به صورت کلی یا بخشی از آن فراهم می شود. اقاله با رضایت دو طرف تنظیم می شود و می تواند شرایط خاصی نیز در آن قید شود. نکته ای که وکیل فسخ نکاح به خوبی به آن واقف است این است که اساسا در خصوص عقد نکاح امکان اقاله وجود ندارد. بنابراین طرفین نمی توانند بر اساس قرارداد اقاله نسبت به انحلال نکاح خود اقدام کنند. این نکته را نباید فراموش کرد.

وکیل فسخ نکاح و دو راهی که برای انحلال نکاح وجود دارد

اگر از یک وکیل فسخ نکاح یا یک وکیل در حوزه خانواده بخواهیم مسیرهای انحلال نکاح را برای ما توضیح دهد قطعا 4 حالت انحلال یک قرارداد ( فسخ، اقاله، ابطال و انفساخ ) را بیان نمی کند. در واقع با وجود این که نکاح یک قرارداد است. اما لزوما قوانین حاکم بر آن کاملا منطبق بر قوانین مربوط به امور قراردادها نیست. به بیان وکیل فسخ نکاح، نکاح یک قرارداد ساده و معمولی نیست که تنها یک رابطه را تعریف کند. نکاح قراردادی خاص است که بر اساس آن شرایط زندگی حداقل دو انسان تحت تاثیر آن قرار می گیرد. از این رو باید برای آن شرایط ویژه ای در نظر گرفت.

در کل می توان اینگونه گفت که قرارداد نکاح و قوانین قراردادها به صورت کلی از یک منبع هستند و می توان به صورت بنیادی مفاهیم آن ها را در یک دیگر پیدا کرد. اما این بدین معنی نیست که فسخ نکاح دقیقا برابر با فسخ یک قرارداد باشد. در واقع برای انحلال نکاح تنها دو راه وجود دارد. اولین و مشهورترین راه طلاق است و دومین این راه فسخ نکاح محسوب می شود. البته به جز این امکان ابطال نکاح نیز وجود دارد. این در شرایطی است که اساسا ثابت شود که نکاح از همان ابتدا اشکال داشته است. در بالا به این موضوع پرداخته شده است.

طلاق و فسخ هر کدام شرایط خاصی برای خود دارند. در واقع می توان اینگونه بیان کرد که دو حالت فسخ و انفساخ را که از شرایط اصلی انحلال یک قرارداد لازم است را می توان در فسخ نکاح و طلاق مشاهده کرد. اما بگذارید کمی بیشتر توضیح دهیم. در واقع برای درک کارکرد وکیل فسخ نکاح لازم است که کمی هم با مفهوم و شرایط طلاق آشنا شویم. این مفهوم می تواند به ما کمک کند که حالت فسخ نکاح را بیشتر و بهتر درک کنیم.

وکیل فسخ نکاح و شرایط طلاق

وکیل فسخ نکاح به خوبی می داند که در قرارداد ازدواج شرایط و تعهداتی ذکر شده است. برای این که طلاق به عنوان اصلی ترین و مهمترین راه انحلال این قرارداد به کار بیفتد باید تک تک این شرایط بررسی شود و به نوعی تعهدات هر فرد نسبت به فرد دیگر مورد بررسی قرار بگیرد. به بیان ساده تر باید مشخص شود حق هر کدام از طرفین از این قرارداد چه بوده و چگونه می تواند نسبت به به دست آوردن آن اقدام کند. همچنین آن چیزی که باعث شده است قرارداد ازدواج یک قرارداد خاص باشد این است که این قرارداد بر تمامی ابعاد زندگی یک فرد تاثیر می گذارد. به بیان ساده تر شرایط و منفعات یا مضرات زندگی بعد از ازدواج برای هر دو طرف این قرارداد است. از این رو هنگام طلاق باید سعی شود این موارد و شرایط به شکل عادلانه ای بین آن ها تقسیم شود. از این رو وکیل فسخ نکاح به خوبی می داند که طلاق به دو دسته بزرگ تقسیم می شود که عبارتند از طلاق عادی و طلاق توافقی.

اگر طرفین در خصوص تعهدات و شرایط بعد از طلاق به توافق برسند، مثلا در خصوص پرداخت مهریه یا حضانت فرزندان بتوانند به توافق برسند دادگاه به این توافق احترام می گذارد و آن را لازم الاجرا می داند. اما اگر این توافق ها صورت نگیرد دادگاه مجبور است تک تک این شرایط را یک به یک بررسی کند و برای هر کدام از آن ها اعلام نتیجه یا اعلام رای کند. از این رو یک طلاق عادی ممکن است چند ماه تا چند سال طول بکشد.

وکیل فسخ نکاح به خوبی می داند که طلاق شرایط و تشریفات خاص قانونی دارد. به طور مثال همواره به صورت عادی حق طلاق با مرد است. یعنی مرد این توانایی و قدرت را دارد که بنا به هر دلیلی دادخواست طلاق را به دادگاه ارائه دهد. اما این مسئله در خصوص زن فرق می کند. زن باید دلایل خاص و البته محکمی داشته باشد تا بتواند دادخواست طلاق خود را به دادگاه ارائه دهد. از این روست که طی سال های گذشته مفهومی به نام حق طلاق برای زن مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس این مفهوم امکان دادن وکالت حق طلاق به زن از سمت مرد وجود دارد که بر اساس آن زن می تواند از سمت مرد اقدام به ارائه دادخواست طلاق کند.

وکیل فسخ نکاح و مفهوم اصلی فسخ در نکاح

وکیل فسخ نکاح به خوبی می داند که به جز طلاق چه به صورت عادی و چه به صورت توافقی تنها یک راه دیگر برای انحلال قرارداد نکاح وجود دارد و آن چیزی جز فسخ نکاح نیست.

اگر بخواهیم به شکل ساده و خودمان بیان کنیم فسخ نکاح به معنی بر هم زدن ازدواج است. در واقع اگر بعد از ازدواج مشخص شود که یکی از طرفین دچار ضرر و زیان شده با اثبات آن می تواند نسبت به برهم زدن ازدواج یا همان فسخ نکاح اقدام کند. یکی از شرایطی که امکان فسخ نکاح را فراهم می آورد شرایط ضمن عقدی است که در عقدنامه ذکر شده باشد. حال اگر این شرط محقق نشود درست مانند این است که اختیار به فرد مقابل داده می شود تا او نسبت به بر هم زدن ازدواج یا همان فسخ نکاح اقدام کند. در این مسیر وکیل فسخ نکاح می تواند کمک بسیاری داشته باشد. در واقع کار اصلی وکیل فسخ نکاح این است که این شرایط را بشناسد و بر اساس آن نسبت به بر هم زدن ازدواج اقدام کند.

اما اگر بخواهیم کمی عملی تر به کارکرد وکیل فسخ نکاح نگاه کنیم و آن را مورد بررسی قرار دهیم این گونه می توانیم بیان کنیم که فسخ نکاح به شرایطی گفته می شود که یکی از طرفین ازدواج از عیب و ایرادی که قانون مشخص کرده نسبت به طرف مقابل بی خبر بوده و بعد از ازدواج از آن آگاه شده است. حال این فرد می تواند با رعایت موارد قانونی و به کمک وکیل فسخ نکاح نسبت به فسخ این نکاح اقدام کند. علاوه بر مسئله عیب، اگر یکی از طرفین صفتی را برای فرد مقابل هنگام عقد مشخص کرده باشد و بعد از عقد این صفت حقق نشود همچنان حق نکاح برای فرد ایجاد می شود. نکته مهمی که باید بدانید این است که یکی از شروط فسخ نکاح قید فوریت در آن است. یعنی اگر تا لحظه ای که متوجه شدید اقدام نکنید و اجازه دهید که زمان از آن بگذرد دیگر ادعای فسخ نکاح شما در دادگاه قابل قبول نخواهد بود. این نکته بسیار مهمی است که بسیاری آن را نمی دانند. در واقع برخی تصور می کنند که شاید بتوانند از عامل فسخ نکاح به عنوان یک اهرم در زندگی بهره بگیرند اما قانون این چنین اجازه ای را صادر نکرده است. قانون بیان می کند که اگر نسبت به یک موضوع بی اطلاع بودید و بعد از ازدواج آن را متوجه شدید و نمی توانید با آن کنار بیایید باید در همان لحظه اقدام به برهم زدن ازدواج کنید. در غیر این صورت دیگر حقی برای شما وجود نخواهد داشت.

وکیل فسخ نکاح و حق فسخ برای زن و مرد

اگر یک زن بخواهد به کمک وکیل فسخ نکاح از حق فسخ خود استفاده کند باید ابتدا ببیند که از عیوب و شرایط ذکر شده در ماده 1122 قانون مدنی می تواند استفاده کند یا خیر. بر اساس این ماده قانون اگر مرد توانایی عمل زناشویی را به یکی از دلایل عنن، خضا یا مقطوع بودن آلت تناسلی نتواند انجام دهد حق فسخ نکاح برای زن فراهم می شود. توجه داشته باشید که عنن به معنی ناتوانی مرد در نعوظ، خضا به معنی عارضه ای منجر به اخته شدن مرد است. بنابراین بنا بر ماده 1122 قانون مدنی در صورتی که یکی از این سه حالت برای مرد وجود داشته باشد، زن می تواند به کمک وکیل فسخ نکاح نسبت به استفاده از حق فسخ خود استفاده کند. توجه داشته باشید که این عیوب اگر قبل از ازدواج توسط مرد بیان نشده باشد قابل استفاده هستند.

اما بر اساس ماده 1123 قانون مدنی مرد می تواند در صورتی که یکی از عیوب زیر در زن وجود داشته باشد و این عیوب با عمل پزشکی مانند عمل جراحی بهبود پیدا نکند و همچنین به شرطی که قبل از ازدواج از این عیوب بی خبر بوده، اقدام به استفاده از حق فسخ نماید. این عیوب عبارتند از: جذام، قرن، برص، افضا، نابینایی دو چشم و زمین گیری. توجه داشته باشید که قرن به حالتی گفته می شود که در فرج استخوانی وجود داشته باشد که مانع از جماع شود، برص نیز یک نوع بیماری پوستی است، همچنین افضا به معنی یکی شدن مجرای بول و حیض است. بنابراین مرد نیز می تواند به کمک وکیل فسخ نکاح در این چنین شرایطی اقدام به استفاده از حق فسخ نماید.

هم چنین بر اساس ماده 1121 در صورت بروز جنون ادواری یا مستمر در هر یک از طرفین حق فسخ را برای طرف مقابل فراهم می آورد. نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که اگر زن بعد از ازدواج دچار جنون شود حق فسخ برای مرد وجود ندارد. اما اگر مرد بعد از ازدواج دچار جنون شود حق فسخ برای زن وجود خواهد داشت.

وکیل فسخ نکاح و قوانین فسخ نکاح

وکیل فسخ نکاح در همان ابتدای کار یک سری از قوانین و قواعد مربوط به فسخ نکاح را به موکل خود گوشزد می کند. در ادامه به برخی از مهمترین این قواعد و قوانین می پردازیم.

یکی از مهمترین این قواعد این است که بعد از فسخ نکاح زوجه همانند طلاق باید عده نگه دارد. نکته دیگر این است که حق فسخ موروثی نیست و به وراث منتقل نمی شود. بر اساس ماده 1231 قانون مدنی خیار فسخ فوری است. بنابراین اگر فرد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند، این اختیار از او ساقط می شود. این نکته ای بود که دربالاتر نیز به آن اشاره کردیم. نکته مهم دیگر که وکیل فسخ نکاح معمولا آن را بیان می کند این است که در فسخ نکاح نیازی به رضایت طرف مقابل نیست و می شود نکاح را به صورت یک طرفه فسخ کرد.

مسئله مهم دیگری که در خصوص فسخ نکاح وجود دارد این است که فرد صاحب حق نباید جزو محجورین باشد. یعنی باید فرد بالغ و عاقل باشد. یکی از تفاوت های بین فسخ نکاح و طلاق در این است که فسخ نکاح تشریفات قانونی ندارد اما در طلاق این دادگاه است که باید اجازه آن کار را صادر کند. اما یادتان باشد که فسخ نکاح با وجود این که تشریفات قانونی ندارد، اما باید ثبت شود.

بر اساس ماده 1101 قانون مدنی مهریه در فسخ نکاح به نزدیکی بین زن و مرد بستگی دارد. در واقع اگر قبل از نزدیکی اقدام به فسخ نکاح صورت بگیرد زن حق دریافت مهر ندارد. مگر در صورتی که علت فسخ عنن باشد. در این صورت زن نیمی از مهر را به دست می آورد. یکی از تفاوت های طلاق و فسخ نکاح نیز دقیقا همین است. در طلاق اگر نزدیکی صورت نگرفته باشد، نیمی از مهر حق زن شناخته می شود اما در فسخ نکاح بدون نزدیکی هیچ مهری به زن تعلق نمی گیرد.

این ها عمده قانون و قواعدی بود که در خصوص فسخ نکاح وجود دارد. نکته ای که باید یک بار دیگر به آن اشاره کنیم این است که به گفته وکیل فسخ نکاح، عدم اطلاع از علت فسخ پیش از ازدواج مهمترین فاکتور برای طرح دعوی و امکان فسخ نکاح است. این نکته را نباید فراموش کرد.

وکیل فسخ نکاح و تفاوت آن با وکیل وکیل طلاق

تا به این جا مشخص شد که طلاق با فسخ نکاح دو مفهوم جدا از هم محسوب می شود. از این رو می توان بیان کرد که وکیل فسخ نکاح نیز کارکردی متفاوت از وکیل طلاق دارد. از این رو در ادامه می خواهیم بدانیم که فسخ نکاح چه تفاوت هایی با طلاق دارد.

اولین و مهمترین تفاوت عمده این دو مفهوم در این است که فسخ نکاح بدون تشریفات قانونی است و با حضور در دفتر ثبت ازدواج و طلاق امکان فسخ وجود دارد اما در طلاق نیاز به تشریفات قانونی و رعایت آن است و این که دادگاه باید دستور طلاق را صادر کند تا طرفین بتوانند از یکدیگر جدا شوند.

نکته بعدی این است که فسخ نکاح هر کدام از طرفین حقوقی دارند. یعنی هم مرد و هم زن می توانند از حقوق خود در فسخ نکاح استفاده کنند. اما در طلاق عموما حق طلاق با مرد است. یعنی این مرد است که باید به عنوان خواهان اقدام کند. همچنین اگر زن در دوره عادت ماهانه باشد امکان طلاق وجود ندارد، اما فسخ نکاح در این دوره نیز اشکالی ندارد. از طرف دیگر در نظر داشته باشید که طلاق مختص نکاح دائم است اما فسخ می تواند در مورد نکاح دائم یا موقتی مورد استفاده قرار بگیرد.

نکته مهمی که وکیل فسخ نکاح به خوبی به آن واقف است این است که اساسا در برخی از حالات طلاق امکان رجوع وجود دارد. اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد و به موجب فسخ امکان تشکیل یک نکاح جدید وجود دارد.نکته پایانی این است که اگر زوجی سه بار از یکدیگر طلاق گرفته باشند دیگر امکان ازدواج و تشکیل زندگی نخواهند داشت. اما در فسخ نکاح محدودیتی از این باب وجود ندارد.  همه این موارد نشان می دهد که طلاق و فسخ نکاح دو مفهوم کاملا مجزا از یک دیگر است. علت این که فسخ نکاح می تواند فرد را سریع تر به مقصد برساند این است که اساسا فسخ نکاح در جهت حفظ ارزش های فرد و جبران زیان های او ناشی از ازدواج است. در واقع فسخ نکاح راهی قانونی برای بازگشت از اشتباهی است که ممکن است ندانسته درگیر آن شده باشید.

بهترین وکیل فسخ نکاح

اکنون نوبت این است که بتوانیم بهترین وکیل فسخ نکاح را بشناسیم. در واقع مهمترین سوالی که از پس همه این اطلاعات و دانشی که تا به این جا به دست آوردیم این بود که بهترین وکیل فسخ ازدواج کیست؟ به شکل های مختلفی می توانیم به این سوال پاسخ دهیم اما از ما انتظار نداشته باشید که نام فرد خاصی را در این جا برای شما بازگو کنیم. اما می توانیم چند نکته و چند ویژگی به شما بگوییم که بر اساس آن بتوانید بهترین گزینه ها را انتخاب کنید.

اولین ویژگی که این وکیل باید داشته باشد، دانش و تخصص بالاست. یک وکیل فسخ نکاح باید در زمینه قانون مدنی، قانون خانواده و قانون قراردادها وارد باشد. اما علاوه بر این ها مهمترین دانشی که باید داشته باشد دانش فقهی و اسلامی است. در واقع خانواده و مفاهیم وابسته به آن قوانینی است که به صورت مستقیم از اسلام برداشت شده است. بنابراین تسلط بر مفاهیم اسلامی می تواند تا حدود زیادی کمک کننده باشد. این نکته ای است که نباید آن را فراموش کرد.  

دومین ویژگی یک وکیل مجرب، تجربه اوست. در واقع هر مسیر قضایی و قانونی پیچیدگی های خاص خودش را دارد. این پیچیدگی ها گاهی به اندازه ای می شود که می تواند حتی مردان و زنان قانون را سردرگم کند. اینجاست که تجربه می تواند کارساز باشد. تجربه با نگاه اول مشخص می کند که بهترین مسیر کدام است و چگونه باید از این مسیر عبور کرد. بنابراین اگر دوست دارید سریع تر و ساده تر به نتیجه برسید بهتر است سراغ با تجربه ترین ها بروید. این افراد می دانند که در هر موقعیتی باید چگونه رفتار کنند یا سراغ چه کسی بروند. بدین ترتیب هزینه های کمتری نیز برای موکل خود می تراشند. به بیان بسیاری استفاده از یک وکیل مجرب و با تجربه که دانش خوبی هم داشته باشد هزینه نیست، بلکه یک سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری که می تواند بسیار سود آور هم باشد.