وکیل دادسرای امنیت اخلاقی
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی تهران
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی از جمله مهمترین وکلا در دنیای قانونی و قضایی ایران محسوب می شود. از این رو در این مقاله می خواهیم بدانیم که اساسا وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در چه حوزه ای فعالیت می کند و چه کارکردی می تواند برای ما داشته باشد؟ این روزها که بحث گشت ارشاد بسیار داغ و به روز است به نظرتان وکیل دادسرای امنیت اخلاقی می تواند کاری برای ما بکند؟
دادسرای امنیت اخلاقی یکی از دادسراها در حوزه قانون کیفری محسوب می شود. اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم این دادسرا مسئولیت رسیدگی به جرائم مربوط به فساد اخلاقی و اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. در واقع حیطه وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در حوزه جرایم منافی عفت، مفاسد اخلاقی، روابط نامشروع دون زنا، رانندگی در حالت مستی، شرب خمر، فروش تجهیزات دریافت ماهواره ای، تشویق به فساد، تشکیل خانه فساد، حضور در خانه فساد و … است.
اما فساد در قانون به چه معنی است؟ در واقع چه جرایمی توسط دادسرای امنیت اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد؟ مجازات های صادر شده توسط این دادسرا چگونه است؟ یک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در چه مواردی می تواند برای ما کارکرد داشته باشد؟
برای پاسخ به این دست از سوالات لازم است همراه با وکیل دادسرای امنیت اخلاقی دادسرای امنیت اخلاقی را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار دهیم. به هر حال این دادسرا یکی از دادسراهای تخصصی در حوزه کیفری محسوب می شود و صلاحیت های خاصی دارد. از این رو لازم است که در چند فصل جنبه های مختلفی از این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
در واقع هدف ما این است که چه شما وارد مسیر دادسرای امنیت اخلاقی شده باشید یا نشده باشید، بتوانید درک کاملی از این دادسرا و کارکرد آن داشته باشید. همچنین بدانید که در چه حوزه ای می توانید از وکیل دادسرای امنیت اخلاقی استفاده کنید. به هر حال این دادسرا جزئی از قانون ایران محسوب می شود و شناخت آن به نوعی یک نوع وظیفه شهروندی محسوب می شود. از طرف دیگر کاملا منطقی است که شما با برخی از جرایم و مجازات ها آشنا شوید تا بدانید که در چه صورت هایی ممکن است درگیر این چنین مسیرهایی شوید و نیاز به یک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی داشته باشید.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در کنار عموم مردم
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در کنار ما حضور دارد برای این که بتوانیم کارکرد خوبی داشته باشیم و بار حقوقی را حفظ کنیم. بنابراین در جای جای این متن از وکیل دادسرای امنیت اخلاقی خواسته ایم تا نکاتی را برای ما و شما بیان کند. با ما در این مقاله همراه باشید.
نکته دیگر که باید به آن اشاره داشته باشیم این است که برای هدفمند شدن این مقاله آن را به چند فصل تقسیم کرده ایم. در فصل اول به کلیات، تعاریف و تاریخچه ای از دادسرای امنیت اخلاقی پرداختیم. در واقع هدف ما از این فصل این است که بتوانیم به یک زبان مشترک از مفاهیم مورد نیاز برسیم. در فصل دوم به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بحث را تخصصی تر پیش می بریم و به قوانین مختلف مربوط به این دادسرا خواهیم پرداخت. در این فصل هدف ما این است که ببینیم قانون چه اختیاراتی به این دادسرای کیفری داده است. در فصل سوم سراغ یکی از ابزارهای مهم قانونی به نام پلیس امنیت اخلاقی و اختیارات او می رویم. می خواهیم بدانیم دستگاه قضایی چه اختیاراتی به این بخش از پلیس داده است و آیا میان این پلیس و دادسرا ارتباطی وجود دارد یا خیر. در واقع هدف ما در این فصل این است که پلیس امنیت اخلاقی را بهتر و بیشتر بشناسیم و کارکرد او را بدانیم. در فصل چهارم و انتهایی نیز سعی کردیم بر اساس تمام داشته ها و اطلاعاتی که به دست آوردیم نکاتی در خصوص کارکرد وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و انتخاب بهترین آن ها ارائه دهیم. در واقع فصل چهار شالوده ای از تمام نکاتی است که بیان کردیم. با ما در ادامه همراه باشید.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و چند مفهوم ابتدایی حقوقی
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی را با چند مفهوم حقوقی کلی باید شناسایی کنیم. در این فصل به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی می خواهیم سراغ یک سری از مفاهیم برویم و با یک دیگر آن ها را تعریف کنیم. این تعاریف در ادامه مقاله باعث می شود که گفتمان با یک دیگر ساده تر شود. همانطور که در مقدمه این مقاله بیان کردیم در فصل اول ما به دنبال ایجاد یک زبان و مفهوم مشترک با یک دیگر هستیم. بنابراین با ما و وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در این مقاله حضور داشته باشید.
یک بار دیگر به تعریفی که از دادسرای امنیت اخلاقی ارائه دادیم نگاه کنید. دادسرای امنیت اخلاقی یک دادسرای کیفری است که در آن به جرایمی در حوزه فساد اخلاقی و اجتماعی پرداخته است.
بنابراین تعریف چند عنوان توسط وکیل دادسرای امنیت اخلاقی برای فهم دادسرای امنیت اخلاقی اهمیت بسیاری دارد. این عناوین عبارتند از کیفری، جرم – مجازات و فساد.
بنابراین ما در این فصل می خواهیم با سه عنوان اصلی کیفری، جرم – مجازات و فساد آشنا شویم. در این مسیر از وکیل دادسرای امنیت اخلاقی خواستیم تا تعاریف قانونی این عناوین را برای ما توضیح دهد. با ما همراه باشید.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در حوزه کیفری یا حقوقی؟
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در حوزه کیفری کار می کند یا حقوقی؟ اولین مفهومی که از وکیل دادسرای امنیت اخلاقی می خواهیم کمی در خصوص آن با ما صحبت کند، حقوقی یا کیفری بودن یک دعوی یا دادسرا و دادگاه است. اگر وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بخواهد ساده تر توضیح دهد این گونه می توانیم بیان کنیم که تمامی مفاهیم موجود در قانون و هر چیزی که شما تحت عنوان قانون و مفاهیم وابسته به آن می شناسید تحت دو عنوان بزرگ حقوقی و کیفری مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع همه قوانین در یکی از بخش های حقوقی یا کیفری بیان شده است.
به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی حقوقی آن بخش از قانون است که در آن به حقوق افراد جامعه پرداخته شده است. در واقع در این بخش از قانون مشخص می شود که هر فرد در جامعه به صورت عمومی یا اختصاصی در موقعیت های مختلف از چه حقوقی برخوردار است. در این بخش از قانون به مفاهیمی جریمه اشاره می شود.
به طور مثال حقوق شهروندی، حقوق خانواده، حقوق ارث و میراث و … همه و همه در حوزه قوانین حقوقی است. بنابراین دادگاه ها و دادسرا هایی که به این بخش از قوانین می پردازند دادگاه حقوقی گفته می شود و به دعوی که در این حوزه مطرح می شود دعوی حقوقی گفته می شود.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به عنوان یک وکیل کیفری
اما به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در مورد قوانین بخش کیفری داستان کمی متفاوت است. در قوانین کیفری به مفاهیم جرم، جنایت و مجازات پرداخته شده است. در واقع در این بخش از قوانین افعال را از دید جرم انگاری مورد بررسی قرار می دهند. در صورتی که ثابت شود فرد مجرم بوده بر اساس جرم او مجازاتی در نظر گرفته می شود. بنابراین آن چیزی که در دادگاه تحت عنوان طرح جرم و شکایت کیفری شناخته می شود توسط این بخش از قوانین مورد بررسی قرار می گیرد.
بنابراین وقتی وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بیان می کند که دادسرای امنیت اخلاقی یک دادسرای کیفری است بدین معنی است که در آن مفاهیمی مانند جرم و مجازات مورد بررسی قرار می گیرد. یعنی زمانی این دادگاه وارد عمل می شود که اساسا جرمی اتفاق افتاده باشد و فرد تحت عنوان مجرم شناسایی شود.
بنابراین در بخش دوم از این تعاریف باید سراغ تعریف جرم برویم و از وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بخواهیم که برای ما مشخص کند که اساسا جرم از دید قانون به چه معنی است و چگونه می توانیم یک فرد را مجرم بنامیم. نظر شما چیست؟ با ما در ادامه همراه بمانید تا با این مفهوم آشنا شویم.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و مفهوم جرم
اگر وکیل دادسرای امنیت اخلاقی از یک فرد عادی در خیابان سوال کند که جرم به چه معنی است احتمالا خواهد گفت که هر کار خلاف قانون که صورت بگیرد را جرم می گوییم. این تعریف تا حدود زیادی درست است. در واقع به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی هر فعلی که خلاف نص قانون باشد و قانون آن را جرم تلقی کرده باشد را می توان جرم دانست. اما بیایید کمی قانونی تر به این مفهوم نگاه کنیم.
در واقع سوالی که می خواهیم در این بخش به آن پاسخ دهیم این است که اساسا چگونه جرم در قانون تعریف و اثبات می شود؟ بر اساس قانون سه رکن اساسی باید به صورت همزمان ثابت شود تا انجام یا ترک فعلی به عنوان جرم شناسایی شود. این سه رکن عبارتند از ارکان مادی، معنوی و قانونی.
به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی رکن مادی بدین معنی است که بر اساس انجام یا ترک فعل ضرر و زیان مالی یا جانی یا فیزیکی قابل مشاهده یا قابل اثباتی وارد شده باشد.
رکن معنوی به دنبال نشان داده فعلیت کار است. در واقع بر اساس این رکن باید ثابت شود که فاعل کار بر اساس برنامه قبلی یا با هدف مشخص و قابل اثباتی این کار را انجام داده و یا از انجام دادن کاری لازم امتناع کرده است. اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم در رکن معنوی باید اثبات شود که کار به صورت عمدی رخ داده است. بنابراین اگر فرد به صورت سهوی مرتکب چنین فعلی شده باشد اساسا مجرم شناخته نخواهد شد. در این بخش وکلا مانند وکیل دادسرای امنیت اخلاقی معمولا بیان می کنند که در این جا نباید متهم اقرار کند. زیرا اقرار و اعتراف مهمترین راهکار اثبات این رکن معنوی است. اگر اقرار و اعتراف متهم وجود نداشته باشد مدارک ضمنی تنها راه اثبات یا رد این موضوع خواهد بود.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی از رکن قانونی چه می گوید؟
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی فردی است که در جنبه کیفری قانونی فعالیت می کند. بنابراین این وکیل باید بتواند جرم را از تمامی زوایای آن از جمله رکن قانونی آن تحلیل کند. به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در رکن قانونی نیز باید به این نکته توجه کرد که آیا مصداق قانونی برای انجام یا ترک این فعل وجود دارد یا خیر؟ در واقع در این رکن باید دید که قانون در خصوص این فعل چه نظری داشته است.
بنا بر اصل قانونی در مواردی که قانون نسبت به انجام یا ترک فعلی سکوت کرده باشد اساسا نمی توان انجام یا ترک آن فعل را جرم تلقی کرد. به بیان ساده تر فعل باید در ظرف قانونی بیان شود تا جرم انگاری آن ممکن باشد. بنا بر همین نص قانون است که امکان مجازات فراهم می شود. در واقع بعد از این که نص قانونی و مصداق قانونی مربوط به فعل اثبات شد، بر اساس همان مصداق قانونی باید دید که چه مجازاتی برای این جرم در نظر گرفته شده است.
با اثبات هم زمان این سه رکن مفهومی به نام جرم اثبات می شود و بعد از آن است که امکان مجرم خواندن متهم و مجازات او فراهم می شود.
حال که دانستیم منظور ما از کیفری بودن دادسرای امنیت اخلاقی چیست و بیان کردیم که جرم چگونه باید اثبات شود تا در مسیر قضایی و کیفری قرار بگیرد. نوبت به اختصاصی ترین مفهوم دادسرای امنیت اخلاقی، یعنی فساد اخلاقی یا اجتماعی می رسیم. این آخرین مفهومی است که می خواهیم در این جا به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به تعریف آن بپردازیم. با ما در ادامه همراه باشید.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و فساد اجتماعی
در این جا می خواهیم به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی پلی بسازیم تا به مفهوم دادسرای امنیت اخلاقی ورود کنیم. این پل چیزی جز مفهوم فساد و در معنی خاص آن فساد اخلاقی و اجتماعی نیست. به طور کلی فساد از دید فردی مانند وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به هر عملی گفته می شود که مخالف یک سیستم باشد. به معنی ساده تر هر عملی که باعث شود یک سیستم مختل شود را می توان فساد نامید. بنابراین هر عمل غیر قانونی و خلاف را می توان به نوعی همان فساد اجتماعی تلقی کرد.
اما این تعریف چندان درست نیست. اگر بخواهیم کمی واقع بینانه تر و دقیق تر به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به این تعریف نگاه کنیم باید عنصر اشاعه را نیز به آن اضافه کنیم. در واقع باید اینگونه بیان کنیم که فساد هر عمل غیر قانونی و خلاف سیستم محسوب می شود که می تواند به سرعت در جامعه اشاعه پیدا کند و سبب گسترش کار خلاف قانون شود.
به طور مثال دزدی یک کار خلاف قانون است. اما این کار بنا بر ضرورت قانونی و اجتماعی که دارد چندان قابل اشاعه نیست. یعنی سختی های کار دزدی، شرایط قانونی و فاکتورهای مورد نیاز برای انجام دزدی به اندازه ای این کار خلاف قانون را محدود کرده است که نمی توان آن را در دسته فساد قرار داد.
اما همانطور که وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بیان می کند مواردی مانند زنا یا اختلاس و … که انگیزه انجام آن در غالب انسان های جامعه وجود دارد و هر کسی می تواند بنا بر موقعیت خود دست به چنین کارهایی بزند را می توان فساد دانست.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و انواع فسادهاس اجتماعی
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به خوبی بیان می کند که فساد به چند دسته مختلف تقسیم بندی می شود. فساد اخلاقی، فساد اقتصادی، فساد سیاسی و … که همه آن ها را می توان تحت عنوان فساد اجتماعی مورد بررسی قرار داد. یکی از مهمترین این دسته ها همان فساد اخلاقی است. در واقع در فساد اخلاقی باید به فرهنگ و اخلاق مد نظر سیستم نگاه کرد. این همان کاری است که وکیل دادسرای امنیت اخلاقی انجام می دهد. در سیستم حکومتی و اجتماعی ایران، اخلاق و فرهنگ برگرفته از اخلاق و فرهنگ اسلامی – ایرانی است. بنابراین شما نمی توانید فساد اخلاقی حاکم در ایران را با سایر سیستم ها مقایسه کنید.
به بیان ساده تر هر سیستم اجتماعی می تواند فاکتور فرهنگی و اخلاقی خاص خودش را داشته باشد. بنابراین فساد اخلاقی در هر جامعه مبتنی بر فاکتور فرهنگ و اخلاق در همان جامعه خواهد بود.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و مفهوم خانواده
به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در ایران خانواده به عنوان یک بنیاد فرهنگی و اخلاقی اساسی شناخته میشود. بنابراین هر فعلی که بخواهد این عنصر را به نحوی زیر سوال ببرد به عنوان یک فساد اخلاقی شناخته میشود. از این رو زنا یا رابطه نامشروع بین زن و مرد، ایجاد خانه فساد و … هر کدام می تواند به نحوی این بنیاد را تهدید کند. از این نظر است که در ایران تمامی این امور تحت عنوان فساد اخلاقی شناخته شده است.
حال با توجه به این که بعد فرهنگی و اجتماعی یکی از مهمترین ابعاد هر جامعه محسوب می شود، در سیستم قضایی دادگاه و دادسرایی مجزا برای این امور در نظر گرفته شده است. در واقع هدف از ایجاد یک مسیر اختصاصی برای این دست از جرائم این است که عملا دستگاه قضایی بتواند با تمرکز بیشتری در این خصوص تمرکز کند تا این عاملی شود برای کاهش اشاعه چنین جرایمی.
بنابراین در این جا می توانیم به طور کامل درک کنیم که چرا دادسرای امنیت اخلاقی در ایران وجود دارد و اساسا چه هدفی را دنبال می کند.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که عمده قوانین و پایه این دادسرا را دستورات فقهی و شرعی تشکیل داده است. بنابراین جرایم و مجازات های تعیین شده غالبا بر اساس فقه و دستورات شرعی است. از این روست که معمولا گفته می شود بهتر است وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به مسائل شرعی در این حوزه نیز تسلط کافی و کامل داشته باشد.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و کارکرد آن
حیطه کاری وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در حوزه دادسرای امنیت اخلاقی است. بنابراین بهتر است کمی هم در ادامه با این دادسرا آشنا شویم. دادسرای امنیت اخلاقی در ایران به عنوان یک دادسرای عمومی انقلاب و در حوزه دادگاه کیفری شناخته می شود. تا به اینجا به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی توضیح دادیم که کیفری بودن یک دادگاه به چه معنی است. در واقع همانطور که بیان کردیم اساسا در این دادگاه به جرم بودن یک فعل پرداخته میشود و نسبت به مجازاتی که برای این فعل تصمیم گیری به عمل می آید.
تا سال 98 دادسرای امنیت اخلاقی ایران که به دادسرای ناحیه 38 شهرت دارد با عنوان دادسرای ارشاد یا همان دادسرای ناحیه 21 فعالیت می کرد. این دادسرا از جمله دادسراهایی بود که از همان اوایل انقلاب متولد شد و بخش عمده ای از پاکسازی های فرهنگی و اجتماعی را بر عهده گرفت.
در واقع می توان گفت که اوج فعالیت این نوع دادسرا در همان اوایل انقلاب بود که بر اساس آن هر نوع فعلی را که به عنوان فساد شناخته می شد جرم تلقی کرده و برای فاعل مجازاتی در نظر گرفته اند. البته بماند که برای بسیاری از آن ها حکم اعدام صادر شد!
همانطور که در بالاتر در تعریف فساد اجتماعی و فساد اخلاقی بیان کردیم، برای این که سیستم قضایی بتواند تسلط کاملی بر اوضاع فاکتور اجتماعی سیستم اجتماعی حاکم داشته باشد مسیر قضایی ویژه و جدایی برای این موضوع در نظر گرفته است. همانطور که در خصوص برخی از مشاغل مانند روحانیت و یا افراد نظامی چنین مسیرهایی پیش بینی شده است.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و حیطه کاری او
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به خوبی می داند که هر نوع پرونده ها و دعوی های کیفری که در خصوص افراد روحانی، نظامی یا پزشکان طرح می شود باید در دادسراهای مربوط به خودشان مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین این کارها را نمی توان در حیطه کاری وکیل دادسرای امنیت اخلاقی دانست.
علت این تصمیم گیری کاملا مشخص است. زیرا ایده اصلی این تصمیم گیری این است که کار این افراد به اندازه ای تخصصی است که نیاز است فردی از جنس خودشان که آگاهی به اعمال و رفتار تخصصی آن ها دارند نسبت به رفتارشان تصمیم گیری کنند و مشخص کنند که آیا این رفتار بر اساس تخصصی که داشته و دارند جرم بوده یا خیر.
بنابراین در صورتی که یک روحانی مرتکب جرایمی شود که در حیطه بررسی دادسرای امنیت اخلاقی باشد، همچنان این دادسرا صلاحیت رسیدگی به آن را نخواهد داشت. زیرا مسیر قضایی ویژه و جدایی برای این شخص در نظر گرفته شده است.
پس وکیل دادسرای امنیت اخلاقی اینگونه ادامه می دهد که عمدتا کسانی درگیر دادسرای امنیت اخلاقی می شوند که جزو افراد خاص نباشند و به نوعی همان افراد عادی جامعه محسوب می شوند. این نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه ویژه ای داشته باشیم. در ادامه می خواهیم کمی قانونی تر به این موضوعات بپردازیم.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و قانون
به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در فصل گذشته توانستیم به چند تعریف بپردازیم و سعی کردیم زبان مشترکی برای خودمان بسازیم. همچنین در خصوص دادسرای امنیت اخلاقی و وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به این نکته اشاره کردیم که این دادگاه کیفری یکی از چند دادسراهای خاص کیفری محسوب می شود که بر اساس فعل یا همان جرم اتفاق افتاده برای افراد عادی ( افرادی خارج از نظامیان، روحانیون و پزشکان ) تشکیل می شود.
حال در فصل دوم می خواهیم بدانیم که اساسا چه قوانینی در خصوص دادسرای امنیت اخلاقی وجود دارد و یک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بر اساس چه مواردی پیش می رود؟ شاید شما در این جا منتظر این هستید که برای شما چند ماده قانونی ردیف کنیم و بدین ترتیب بیان کنیم که این دادسرا بر اساس این مواد قانونی عمل می کند! اما واقعیت این نیست.
بگذارید ساده تر این مسئله را بیان کنیم. به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی، این دادسرا همانند یک دادگاه عادی است! در واقع همان دادگاه عادی برای متهم ( مجرم ) برقرار می شود و بر اساس انجام یا ترک یک فعل ثابت می شود که آیا جرمی رخ داده است یا خیرو در صورتی که ثابت شده باشد که جرمی اتفاق افتاده، مجازات مربوط به آن جرم برای مجرم تعیین می شود.
به بیان ساده تر دادگاهی که توسط دادسرای امنیت اخلاقی برقرار می کند تمام قوانین و آیین دادرسی تمامی دادگاه های کیفری دیگر را رعایت می کند. این دادگاه بر اساس صاحبت خود به یک سری از جرایم رسیدگی می کند و هر کدام از این جرایم را بر اساس قوانین موجود در مورد آن ها مورد بررسی قرار می دهد.
به بیان ساده تر در خصوص هر جرم قانون و مجازات خاصی وجود دارد. بنابراین بر اساس جرم اتفاق افتاده قانون مورد نظر مورد بررسی قرار می گیرد. مثلا در خصوص زنا باید سراغ قوانین مربوط به آن رفت و مجازات هایی که در این مورد بیان شده اعمال شود. این در حالی است که قوانین مربوط به خرید و فروش شراب و … کاملا نسبت به این دسته از قوانین متفاوت است.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و محدوده کاری او
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به خوبی می داند که یک سری از جرایم در جامعه وجود دارد که به عنوان فساد اخلاقی شناخته می شود. این دسته از جرایم توسط دادسرای امنیت اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین بسته به نوع جرم صورت گرفته تشخیص داده می شود که آیا یک دادگاه در دادسرای امنیت اخلاقی و در حضور وکیل دادسرای امنیت اخلاقی باید برپا شود یا خیر.
بگذارید ساده تر بیان کنیم، هر جرمی که به عنوان جرم منافی با عفت عمومی شناخته شود در دادسرای امنیت اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین باید دید که چه جرایمی را می توان مصداق جرم منافی با عفت عمومی تشخیص داد؟
اگر بخواهیم کمی واضح تر به این سوال پاسخ دهیم می توانیم موارد زیر را جزئی از مهمترین مصداق های جرایم منافی با عفت عمومی بدانیم. این موارد عبارتند از:
زنا، لواط، مساحقه، روابط مادون زنا، حضور زنان در اماکن عمومی بدون حجاب اسلامی، تظاهر به عمل حرام ( مانند روزه خواری در ملا عام )، ایجاد و مدیریت امکان فساد، حضور در اماکن فساد، خرید و فروش و نصب لوازمی مانند ماهواره، نداشتن پوشش مناسب با فرهنگ و عرف جامعه، تهدید به استفاده از تصاویر خصوصی افراد، استفاده از تصاویر خصوصی افراد، پوشیدن لباس های جنس مخالف، نمایش اندام های جنسی در ملا عام، بت پرستی، چشم چرانی، ترویج و تشویق به هر کدام یک از جرایم منافی عفت جامعه، تشویق دیگران به شهوت رانی، درآمد زایی از طریق یکی از جرایم فساد و …
در صورتی که هر کدام از این موارد اتفاق بیافتد و اثبات شود به عنوان یک جرم منافی عفت عمومی بررسی می شود و این دادگاه امنیت اخلاقی است که وظیفه بررسی و اعلام مجازات را بر عهده دارد. این ها دقیقا همان محدوده کاری یک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی است. بنابراین اگر در ذهن خود این سوال را دارید که یک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی چه کارکردهایی می تواند داشته باشد؟ باید در پاسخ آن گفت که در هر کدام یک از موارد بالا می توان از این وکیل بهره گرفت. در ادامه کمی بیشتر در این خصوص توضیح خواهیم داد. با ما در ادامه همراه باشید.
نقش وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در پرونده های مختلف
به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در ادامه فصل دوم از بررسی جنبه های مختلف دادسرای امنیت اخلاقی توانستیم محدوده کاری این دادسرا و وکیل دادسرای امنیت اخلاقی را مورد بررسی قرار دهیم و بشناسیم. قبل از این که به مجازات مطرح شده در این دادسرا بپردازیم، بهتر است به یک نکته بسیار مهم اشاره کنیم.
همانطور که می بینید ممکن است در بسیاری از این جرائم مطرح شده شاکی خصوصی یا خواهان حقیقی وجود نداشته باشد. یعنی احتمالا کسی نمی رود و از فردی در جامعه بابت پوشش نامناسب او در خیابان شکایت کند! این کاری است که عملا اتفاق نمی افتد و یا بسیار نادر است. از این رو در غالب موارد گفته شده در بالا این شخصیت حقوقی یا همان دادستان است که به عنوان مدعی العموم سعی می کند از حق جامعه در دادگاه دفاع کند.
در واقع اگر بخواهیم به تعریف جرم بازگردیم، هانطور که وکیل دادسرای امنیت اخلاقی بیان کرد بر اساس رکن مادی قانون معتقد است که بسیاری از این جرایم به کلیت جامعه و فرهنگ آن لطمه وارد می کند. بنابراین تک تک افراد جامعه می توانند نسبت به این موضوع شاکی باشند. از این روست که که مدعی العموم غالبا در این دادگاه ها به عنوان خواهان حضور دارد. این نکته ای است که می تواند کار وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به عنوان وکیل متهم یا مجرم سخت تر کند.
حال با این پیشفرض وقتی به مجازات صادر شده توسط این دادسرا نگاه می کنیم متوجه می شویم که این دادسرا قادر است حتی حدودی مانند اعدام و سنگسار را صادر کند. بنابراین محدودی برای دادسرای امنیت اخلاقی در خصوص صدور حکم و مجازات وجود ندارد.
اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم این دادسرا کاملا قرار است بر اساس قانون عمل کند. بنابراین اگر برای جرایمی مانند لواط یا زنا در شرایطی مجازات اعدام یا سنگسار در نظر گرفته شده است، دادسرای امنیت اخلاقی می تواند این مجازات را برای مجرم در نظر بگیرد و آن را صادر کند.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و دیگر اقدانات قانونی او
پس دومین سختی کار وکیل دادسرای امنیت اخلاقی را نیز می توان همین دانست که عملا حساسیت این دادسرا در برخی از بررسی های بسیار بالاست. چرا که این دادسرا قادر است احکامی تحت عنوان اعدام یا حتی سنگسار صادر کند. این باعث می شود که کار وکیل سخت و سخت تر شود.
اما این تمام ماجرا نیست، تا به این جا دانستیم که دادسرای امنیت اخلاقی چیست و اساسا وکیل دادسرای امنیت اخلاقی چه کارکردی در جامعه دارد و در چه حیطه هایی می تواند حضور داشته باشد. بنابراین فصل دوم این مقاله را می بندیم و به سراغ یکی از مهمترین چالش های این روزهای ایران می رویم. آیا رابطه ای میان پلیس امنیت اخلاقی و دادسرای امنیت اخلاقی وجود دارد؟ در فصل سوم می خواهیم به کارکرد پلیس امنیت اخلاقی و شرایط مربوط به آن بپردازیم. در واقع هدف ما در این فصل این است که کمی با این پلیس به عنوان یک ضابط قانونی آشنا شویم. با ما در ادامه همراه باشید.
کارکرد وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در قبال پلیس امنیت اخلاقی
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی در خصوص پلیس امنیت مانند گشت ارشاد چه رفتاری می تواند داشته باشد؟ پلیس امنیت اخلاقی یکی از ارگان های زیر نظر نیروی انتظامی است که طی سال های گذشته به عنوان یک نهاد فعال در جامعه تشکیل شده است. یکی از جنبه های این ارگان را می توان همان گشت ارشاد دانست که طی چند وقت گذشته به عنوان یکی از چالش برانگیز ترین نهاد های انتظامی در کشور مطرح شده است. حال می خواهیم بدانیم که اساسا این نهاد چیست و کارکرد پلیس امنیت اخلاقی چه می تواند باشد؟ آیا رابطه ای میان پلیس امنیت اخلاقی و دادسرای امنیت اخلاقی وجود دارد؟ وکیل دادسرای امنیت اخلاقی چه کارکردی در برابر او می تواند داشته باشد؟
بیایید ساده تر به موضوع نگاه کنیم. در بالا بیان کردیم که در غالب موارد مورد بررسی دادسرای امنیت اخلاقی خواهان به صورت خصوصی و حقیقی وجود ندارد. بلکه ای ن مدعی العموم است که معتقد است چنین رفتارها و جرایمی روح جامعه را آزرده است و از سوی تمام جامعه به دنبال احقاق حق می گردد.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی و پرونده هایی بدون حضور شاکی خصوصی
حال سوال مهمی که می توان از وکیل دادسرای امنیت اخلاقی پرسید این است که زمانی که خواهان به صورت خصوصی وجود ندارد، یعنی شاکی خصوصی در یک پرونده وجود ندارد، اساسا چگونه آن پرونده یا دعوی ایجاد می شود؟ به بیان ساده تر چگونه می توان فردی که در خیابان حجاب ندارد و یا پوشش مناسبی ندارد در حالی که فردی از او شکایت نکرده ( و در غالب موارد شکایت نمی کند ) را به عنوان مجرم و خوانده به دادسرای امنیت اخلاقی کشاند؟
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی این سوال را می تواند به راحتی پاسخ دهد. در این چنین مواردی باید ضابطان قانون که به عنوان حافظ و نگهبان قانون محسوب می شوند وارد عمل شوند. به طور مثال حجاب به عنوان یک قانون در کشور شناخته می شود. همچنین عدم داشتن حجاب در انظار عمومی یک جرم است و در دادسرای امنیت اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین با توجه به این که پلیس به عنوان یک ضابط قانون در جامعه شناخته می شود و باید در برابر افعال خلاف قانون وارد عمل شود، می تواند نسبت به دستگیری مجرم اقدام کند. بنابراین از دید وکیل دادسرای امنیت اخلاقی گشت ارشاد می تواند یک نهاد قانونی با حیطه کاری قانونی محسوب شود
به طور مثال در صورتی که پلیسی ببیند فردی اقدام به سرقت می کند چه کار باید کند؟ آیا باید نگاه کند و منتظر دستور قضایی باشد؟ خیر. بر اساس قانون در صورتی که برای پلیس جرم مشخص شود می تواند بدون داشتن دستور قضایی اقدام کند. کشف حجاب در جامعه امروز ایران به عنوان یک جرم شناخته می شود، بنابراین وقتی یک فردی اقدام به کشف حجاب می کند و این رفتار برای پلیس کاملا محرز و مشخص است اساسا پلیس می تواند نسبت به دستگیری فرد بر اساس قانون و ارجاع آن به مراجع بالاتر از جمله دادسرای امنیت اخلاقی اقدام کند.
وکیل دادسرای امنیت اخلاقی به سوالی مهم پاسخ می دهد!
تا به اینجا به گفته وکیل دادسرای امنیت اخلاقی دانستیم که پلیس به عنوان یک ضابط قانونی در هر مورد از قانون می تواند در صورت مشخص بودن جرم، مجرم را دستگیر و آن را به مراجع بالاتر تحویل دهد. به طور مثال اگر فردی در جامعه در ملا عام اقدام به چاقوکشی کند، آیا پلیس باید بایستد و نگاه کند؟ مسلما خیر! بنابراین در خصوص جرایم منافی عفت عمومی که برخی از آن ها به صورت اجتماعی و عمومی خودش را نشان می دهد نمی توان انتظار داشت که پلیس وارد عمل نشود. زیرا بر اساس قانون این وظیفه اصلی پلیس است.
اما یک نکته بسیار مهم در این بین وجود دارد. فردی که اقدام به سرقت می کند به عنوان یک فرد خطرناک برای جامعه شناخته می شود و به نوعی آسیب جدی به جامعه وارد می کند. اما فردی که عفت عمومی را لکه دار می کند از نظر فیزیکی چندان خطرناک به نظر نمی رسد.
در واقع فردی که اقدام به قمه کشی می کند از نظر فیزیکی بسیار خطرناک است و پلیس باید با شدت بسیاری وارد عمل شود. اما در خصوص یک زن بی حجاب به نظر نمی رسد به این اندازه از خشونت نیاز باشد. از این رو نیروی انتظامی طی سال های گذشته با جدا کردن بخش پلیس امنیت اخلاقی سعی کرده است به این تفاوت مهم احترام بگذارد و به نوعی با تربیت نیروی هایی در این خصوص سعی کرده نوع رفتار درست تری با مجرمین در این خصوص داشته باشد.
اما در موضوع رابطه پلیس امنیت اخلاقی با دادسرای امنیت اخلاقی باید گفت که این رابطه درست مانند رابطه پلیس با سایر مراجع قضایی است. بعد از آن که پلیس متهم یا مجرم را دستگیر می کند برای ان تشکیل پرونده می دهد و او را به مراجع بالاتر معرفی می کند که یکی از این مراجع بالاتر همان دادسرای مربوطه است. بنابراین در این خصوص تفاوتی در رفتار پلیس وجود ندارد.
اما آیا پلیس امنیت اخلاقی توانسته بر اساس وظایف خود به درستی عمل کند یا خیر، پرسشی است که خود شما در انتهای فصل سوم از این مقاله باید به آن پاسخ دهید.
انتخاب بهترین وکیل دادسرای امنیت اخلاقی
تا به این جا به کمک وکیل دادسرای امنیت اخلاقی سه فصل از این مقاله را پشت سر گذاشتیم. در این سه فصل سعی شد که جنبه های مختلفی از دادسرای امنیت اخلاقی مورد بررسی قرار بگیرد. با یک دیگر در فصل اول تعاریف را بررسی کردیم. تعاریفی که می تواند به ما نه تنها در حوزه دادسرای امنیت اخلاقی، بلکه در درک بهتر مفاهیم قانونی کمک کند. در فصل دوم به بررسی حیطه قوانین مربوط به دادسرای امنیت اخلاقی اشاره کردیم و در فصل سوم نیز از پلیس امنیت اخلاقی به عنوان یک ضابط مهم در جامعه نام بردیم. حال بر اساس تمام این اطلاعات می خواهیم در فصل پایانی به یک سوال بسیار مهم بپردازیم. چگونه می توانیم بهترین وکیل دادسرای امنیت اخلاقی را انتخاب کنیم؟
نکته بسیار مهمی که در فصول بالا به آن اشاره کردیم این است که در دادسرای امنیت اخلاقی جرایم متعددی مورد بررسی قرار می گیرد که هر کدام قاعده و قانون خودشان را دارند. از این رو شما برای این که بتوانید احتمال موفقیت خودتان را بالا ببرید باید سعی کنید از وکیلی در همان حوزه جرم استفاده کنید. بنابراین اگر در این مورد نیاز به کمک دارید سعی کنید از یک مشاوره حقوقی بخواهید تا نیاز قانونی شما را به درستی برایتان تشریح کند.
اما در کل در خصوص وکیل دادسرای امنیت اخلاقی باید به چند نکته توجه داشته باشید. اولا این که این فرد نه تنها باید در حوزه قوانین مجازات اسلامی و قوانین مربوط به جرایم مربوطه تسلط کامل داشته باشد، بلکه باید در حوزه قوانین فقهی مربوط نیز اشرافیت داشته باشد.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که اساسا دادسرای امنیت اخلاقی از نظر کیفری بسیار حساس و مهم است و می تواند مجازات های سنگینی صادر کند. از این رو لازم است که وکیل نسبتا با تجربه باشد تا بتواند با این جو سنگین کنار بیاید و بداند که در هر موقعیت از چه امکاناتی بهره بگیرد. در واقع وکیل باید در برابر جو سنگین این دادسرا، مدعی العموم و مجازات های سنگینی که احتمالا در انتظار موکل اوست قرار بگیرد. این موضوع نشان می دهد که این وکیل باید فردی با تجربه باشد تا از عهده این موارد بربیاید.