دادخواست عزل قیم
قیم کسی است که به موجب قانون، با رعایت شرایطی می تواند قیمومت اموال محجورین و صغیران را بر عهده داشته باشد. اما وقتی وی شرایط خود را از دست می دهد، در آن صورت می توان دادخواست عزل قیم را به دادگاه ارائه داد. پس عامل مهم در عزل قیم، فقدان شرایطی است که به موجب آنها قیم توانسته قیمومت اموال افراد صغیر و محجور را بدست آورد. حال ممکن است قیم بعد از انتصاب، یک یا چند شرط قیمومت خود را از دست بدهد. در این صورت می توان مطابق قانون وی را با دادخواست عزل قیم، عزل نمود. در اینجا ذکر این نکته ضروریست که بدانیم؛ رای دادگاه در زمان نصب قیم، تاسیسی است و در زمان عزل، کارهای انجام شده قبلی وی، عطف بما سبق نمی شود. یعنی تصمیمات قیم در جهت اداره اموال افراد تحت تکفل که قبل از عزل خود جاری نموده، به قوت خود باقیست. اکنون به مواردی که موجب عزل قیم می شود، اشاره می کنیم.
1- کوتاهی از انجام وظایفی که بر عهده او گذاشته شده است. اداره اموال افراد صغیر، محجور و یا سفیه با رعایت توانمندی و توانایی، بر عهده قیم است. اگر وی بطور مثال در اثر بیماری نتواند وظایف خود را انجام دهد و در انجام این امور قصور کند، عزل خواهد شد.
2- شرط عاقل بودن از مهمترین شرایط قیم است. چنانچه قیم در طول دوران قیمومت، دچار زوال عقلی شود، بوسیله دادخواست عزل قیم، از قیمومت برکنار می گردد. چنین موردی را که موجب عزل طبیعی قیم می شود، انعزال قیم می گویند. در صورت وقوع زوال عقلی برای قیم، دیگر نیازی به تنظیم دادخواست عزل قیم نیست. تاییدیه پزشکی قانونی برای دادگاه، جهت عزل وی کافیست.
3- قیم در زمان نصب نبایستی محکومیت کیفری داشته باشد. به موجب ماده 1248 قانون مدنی، اگر وی بعد از نصب دچار محکومیت کیفری در مواردی چون سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، عمل منافی عفت و خیانت در امانت شد؛ بوسیله دادخواست عزل قیم و با رای دادگاه از قیمومت عزل می شود.
4- چنانچه قیم دچار محکومیت غیر کیفری شود و این محکومیت، مانع رسیدگی وی به اداره اموال افراد تحت قیمومت او گردد.
5- ورشکستگی و یا از دست دادن تمکن مالی قیم. در چنین موردی، با طرح دادخواست عزل قیم از سوی بستگان افراد تحت قیمومت و یا دادستان، می توان قیم را معزول نمود.
6- ممکن است در حین قیمومت قیم، دادستان تشخیص دهد که وی برای قیمومت خود باید ضمانت بگذارد. دادگاه باید این تضمین را از قیم اخذ کند و در صورت استنکاف از این عمل، وی از قیمومت عزل می گردد.
7- در صورت اثبات عدم امانت داری در انجام قیمومت، قیم را می توان با دادخواست عزل قیم و با رای دادگاه، عزل نمود.
8- به موجب ماده 1244 قانون مدنی، قیم باید لااقل سالانه صورت اموال و حسابهای موجود افراد تحت قیمومت خود را به دادستان گزارش دهد. چنانچه وی در اعلام و ارائه حساب تصدی خود به دادستان استنکاف نمود و یا دچار قصور گردید، عزل خواهد شد.
فرق بین واژه انعزال با معزول
آیا برای انعزال قیم، دادخواست عزل قیم لازم است؟
اگرچه ریشه لغات انعزال و معزول، از کلمه عزل گرفته شده، اما کاربرد این دو واژه در نظام حقوق عمومی متفاوت است. اگر قیم در صحت عقل باشد، اما به واسطه ارتکاب جرایمی، مشمول ماده 1248 قانون مدنی شده باشد، در اینجا قیم به موجب دادخواست عزل قیم و با رای دادگاه، معزول می شود. این حکم در اصطلاح حقوقی یک حکم تاسیسی است و به موجب آن اعمال قیم معزول شده، نسبت به آینده فاقد اعتبار است. به عبارتی دیگر؛ هر عمل و یا معامله و یا کاری که قیم تا پیش از معزول شدن برای افراد تحت قیمومت خود انجام داده، معتبر بوده و ابطال نمی گردد. اما در جریان انعزال قیم؛ به دلیل زوال عقلی و سفاهت وی، تمامی اعمالی که قیم در زمان محجوریت انجام داده، با حکم دادگاه، مردود گشته و اصطلاحا قیم منعزل می گردد. این حکم در اصطلاح حقوق عمومی، یک حکم اعلامی است و به دلیل انعزال قیم، دیگر نیازی به ارائه دادخواست عزل قیم نیست.
خروج از دایره شروط، موجب ارائه دادخواست عزل قیم خواهد شد
در خصوص قیم و شرایط آن، گفتیم که قیم باید دارای شرایطی که قانون تعیین کرده است، باشد. چنانچه در آینده، قیم شروط لازم در قیمومت خود را از دست بدهد و یا با اعمال خود مسبب ایجاد زیانهای مادی و معنوی به افراد تحت تکفل خود بشود، دادستان و خویشاوندان افراد صغار یا سفیه، می توانند مطابق ماده 1248 قانون مدنی و همچنین با ارائه مدارک و مستندات لازم به دادگاه، نسبت به تنظیم دادخواست عزل قیم اقدام کنند. این درخواست باید به دادگاهی ارجاع شود که پیش از آن، دادخواست نصب قیم در آن مطرح شده بود.
برای تنظیم دادخواست عزل قیم، چه کسانی اولویت دارند؟
قیم به موجب رای دادگاه، می تواند در اموال افرادی که نمایندگی آنها را بر عهده گرفته است، تصرف داشته باشد. در غیر این صورت می توان به وسیله دادخواست عزل قیم وی را معزول نمود. اولویت در ارائه دادخواست عزل قیم، ابتدا با مادر و سپس دیگر اعضای نسبی خانواده افراد صغیر و محجور، می باشد
دادخواست عزل قیم و اعتراض وی نسب به رای صادره
امکان اعتراض قیم به عزل خود
پس از ارائه دادخواست عزل قیم از سوی افراد درجه یک و یا خویشاوندان افراد صغیر و محجور مبنی بر عدم صلاحیت وی، قیم عزل می گردد. قانونگذار برای قیم این امکان را ایجاد کرده که وی نسبت به عزل خود اعتراض نماید. البته قیم باید، مدارک و شواهدی دال بر خلاف آنچه که عدم صلاحیت وی عنوان شده، به دادگاه ارائه نماید. چنانچه دادگاه اعتراض وی را مردود شمرد، علاوه بر قیم معزول شده، دادستان نیز می تواند به رای دادگاه بدوی اعتراض نماید. نکته حائز اهمیت در اینجا، ادامه قیمومت توسط دادستان و یا شخصی که بطور موقت مدعی العموم تعیین می کند، می باشد.
زمانی که قیم بوسیله دادخواست عزل قیم توسط بستگان افراد صغار یا محجور، معزول گشته و هنوز تکلیف قیم جدید مشخص نشده است دادستان می تواند تا تعیین قیم دیگر، اداره امور افراد مذکور را بر عهده گیرد. در این خصوص ممکن است که دادگاه و یا دادستان، شخصی را تا تعیین قیم بعدی بطور موقت به عنوان قیم نصب نمایند.