لایحه برای نفی نسب
لایحه برای نفی نسب اصولا چیست؟ قبل از توضیح این مورد ابتدا باید بدانیم که نسب یعنی چه؟ نسب در واقع از نسبت داشتن و رابطه خویشاوندی می آید، اما در اصطلاح حقوقی به رابطه خونی بین دو شخص که از یک نسل می باشند، گفته می شود. ممکن یکی از دو شخص از نسل بلافصل دیگری باشد؛ در این صورت نیز رابطه نسبی و خونی بین آن دو برقرار است. نسب داشتن نوعی پیوند خونی بین افرادی است که از نسل یکدیگر هستند. بطور مثال نوه فرزند که در حقیقت نتیجه پدر پدربزرگ محسوب می شود؛ هم نوه، هم پدر آن نوه و هم پدر بزرگ نوه از نسل شخص اول که جد آنها محسوب می شود، هستند. این ارتباط خونی موجب پیدایش نسب می شود و چنانچه کسی فرزندی را از خود نداند، می تواند با مدارک متقن به همراه ارائه لایحه برای نفی نسب، نسبت خونی بین خود با آن فرزند را انکار و لغو نماید.
نفی نسب در چه مواقعی مطرح می شود؟
نسب در واقع به وسیله نسل و از طریق نطفه ایجاد می شود. همین تعریف حقوقی است که تنظیم لایحه برای نفی نسب را ممکن می سازد. به هر روی در اصطلاح حقوقی، هر خویشاوندی نمی تواند رابطه نسبی خونی با انسان داشته باشد و فقط از طریق خون و نطفه این نسبت برقرار می شود. بنابراین ارتباط یک فرزند با والدین خود یک رابطه نسبی خونی است و نه خویشاوندی محض. حال باید دید چرا نفی نسب مطرح می شود؟ گاهی پدر، فرزند به دنیا آمده را آن خود نمی داند و نسبت به رابطه خونی و نسبی با فرزند، دچار تردید می شود. امروزه علم ژنتیک برای رفع چنین معضلات دردسر آفرینی، به کمک انسان آمده است. بنابر این افرادی که در اینگونه موارد دچار شک و شبهه می شوند، با انجام آزمایش DNA به صدق یا کذب ادعای خود پی خواهند برد.
مراحل قانونی اثبات نفی نسب
در ابتدا به این نکته اشاره گردد که لایحه برای نفی نسب به دو شکل انجام می گیرد. مورد اول در خصوص فرزند به دنیا آمده از زنی غیر از همسر می باشد. نوع دوم نفی نسب فرزندی است که از همسر قانونی به دنیا آمده، ولی پدر به نطفه و خون آن تشکیک و تردید دارد. به هر حال در هر دو صورت؛ چنانچه مردی مدعی عدم نسبت نطفه ای و یا خونی با فرزندی گردد که از همسر قانونی یا غیر از آن به دنیا آمده، می تواند لایحه برای نفی نسب را برای دادگاه خانواده تنظیم نموده و خواستار محرومیت از ارث و ابطال شناسنامه فرزند شود. از مهمترین مدارک معتبر برای نفی نسب، نتیجه آزمایش DNA و گواهی ناتوانی جنسی می باشد که باید توسط پزشکی قانونی مورد تایید قرار گیرد. در هر صورت برای اثبات نفی نسب باید ادله و قرائن معتبری به دادگاه تسلیم گردد، چون در این مرحله قانون بسیار سختگیرانه عمل می کند.
مواد قانونی نسب و لایحه برای نفی نسب
ماده 1158 قانون مدنی صراحتا اذعان می دارد که در زمان زوجیت زن و شوهر، فرزندی که متولد میشود، به شوهر تعلق دارد. این قانون در ادامه می افزاید که این حکم در شرایطی است که از هنگام آمیزش زوجین تا زمان تولد طفل، کمتر از 6 ماه و بیشتر از 10 ماه نگذشته باشد. همچنین ماده 1159 قانون مدنی فرزند متولد شده بعد از طلاق را متعلق به شوهر دانسته، به شرطی که زن تا زمان تولد طفل، مزدوج نشده باشد و بیش از 60 روز نیز از تاریخ انحلال نکاح تا تولد فرزند نگذشته باشد. مگر اینکه برای دادگاه ثابت گردد که از زمان نزدیکی کمتر از 6 ماه و هنگام تولد فرزند، بیش از 10 ماه گذشته باشد. بنابراین باید توجه داشت که اولا جهت تنظیم لایحه برای نفی نسب باید مدارک و شواهد کافی و معتبر باید برای دادگاه ارائه داد. ثانیا قبل از هر گونه اقدامی در این خصوص، ابتدا باید از نتیجه تست ژنتیکی آگاه شد.
فرجام دعوای نفی نسب چگونه خواهد بود؟
شهادت شهود در خصوص لایحه برای نفی نسب به جز موارد خاص، صدق نمی کند.
زمانی که مردی طرح دعوی نفی نسب می کند، به دلیل رابطه خصوصی وی با همسرش در هنگام نزدیکی، قطعا نمی تواند در این مورد شاهدی به دادگاه خانواده معرفی نماید، گو اینکه دادگاه نیز چنین شاهدی را اساسا معتبر نمی داند. بنابراین بر اساس اصل اماره فراش که مبحثی فقهی در قوانین مدنی است، طفل متولد شده در هنگام برقراری رابطه نکاح بین زوجین، متعلق به شوهر است. اما اگر فرد مدعی نفی نسب دلایل دیگری به دادگاه ارائه نماید، آنگاه آن ادله قابل استماع می باشد. به طور مثال شوهر با ارائه گواهی از پزشکی قانونی، مدعی گردد که ناتوانی جنسی داشته و یا خود را بدون اطلاع از همسرش عقیم نموده است. یا اینکه مدارک و شواهدی دال بر عدم حضورش در منزل به مدت طولانی به دادگاه ارائه دهد. در چنین صورتی وی می تواند لایحه برای نفی نسب را با مدارک لازم به دادگاه تسلیم نماید.
چگونگی حکم دادگاه در خصوص نفی نسب (اماره فراش یا لعان)
قاضی دادگاه خانواده در حضور دادستان (به عنوان قیم طفل) بعد از دریافت لایحه برای نفی نسب از سوی شوهر، می تواند بر اساس جواب استعلام آزمایشاتی که از پزشکی قانونی به وی ارجاع شده، حکم مبنی بر نفی نسب یا اماره فراش را صادر نماید. اما اغلب بطور صد در صد بر آزمایشاتی چون تن پیمایی (نوعی تشخیص هویت افراد از طریق اندازه گیری اندامهای انسان است)، ناتوانی جنسی و یا حتی تست دی ان ای هم نمی توان استناد نمود؛ چون ممکن است با وجود چنین مدارکی، ادعای شوهر مبنی بر نفی نسب از طفل متولد شده همچنان ادامه داشته باشد. در چنین وضعیتی، دادگاه به احتمال زیاد رای به لعان داده تا اگر زوج رضایت به حکم اماره فراش نداد، از طریق دادخواست لعان، دعوی خود را پیگیری نماید. لازم به ذکر است که دعاوی نفی نسب از لحاظ حقوقی هم می تواند به صورت طولی (نسبت خواهر و برادری) و هم به شکل عرضی (نسبت پدر و فرزندی) مطرح گردد.
نکات مهم در خصوص لایحه برای نفی نسب
قانونگذار برای طرح دعوی و ارائه لایحه برای نفی نسب از سوی زوج، مدت زمان قانونی معین نموده است. اینگونه نیست که مرد هرگاه که میلش کشید بخواهد چنین لایحه و دعوایی را در دادگاه مطرح نماید. مطابق با ماده 1163 قانون مدنی؛ چنانچه شوهر تاریخ تولد طفل را به اشتباه مفروض داشته و یا به وی تاریخ تولد را دروغ گفته باشند و او در شرایطی قرار گیرد که طفل به وی نسبت داده شده اما در این مورد شک داشته باشد، حداکثر در مدت زمان 60 روز از زمان کشف حقیقت، می تواند به دادگاه لایحه برای نفی نسب را تنظیم نماید. بعد از گذشت زمان مذکور، ادعای شوهر مبنی بر نفی نسب در دادگاه قابل پذیرش و استماع نخواهد بود. یکی دیگر از مواردی که طرح دعوی نفی نسب را غیر قابل پذیرش از سوی دادگاه می کند، اخذ شناسنامه برای طفل از سوی زوجین و یا زوج می باشد. زیرا چنین عملی مغایر با ادعای نفی نسب می باشد.