خسارت عدم النفع
قوانین به عنوان ارکانی هستند که در جهت حفظ منافع و مصالح اشخاص به کار میروند. امروزه با رشد قوانین و تورم کیفری موجود در جامعه، به ندرت میتوان موردی را یافت که در قانون به آن پرداخته نشده باشد. این در عمل هم میتواند خوب و هم میتواند بد باشد. یکی از این موارد که در قانون ما هم مورد توجه قرار گرفته است، خسارت عدم النفع است.
این خسارت، از آن دسته مواردی است که شاید کمتر به آن پرداخته شده است. در ادامه با ما همراه باشید تا تمام توضیحات لازم را در مورد خسارت عدم النفع خدمت شما عرض نماییم.
خسارت عدم النفع
خسارت عدم النفع در واقع منفعتی است که شخص در نتیجه اقدام دیگری به آن نرسیده است. به عنوان نمونه، کارگری هر صبح به سر کار میرفت. این شخص در نتیجه تصادف قدرت کار کردن خود را از دست میدهد و نمیتواند روز بعدی به سر کار رفته و امرار معاش نماید. این در عمل، منفعت فوت شده وی میباشد که در قوانین به عنوان خسارت عدم النفع شناسایی شده است.
مثال دیگر در این زمینه، فرزندی است که معیشت خود را از پدر کسب میکرد. هنگامی که پدر او فوت کند، دیگر کسی نخواهد بود که از وی مراقبت نماید. این امر را میتوان خسارت عدم النفع دانست که قابل مطالبه است. البته شرایط خاصی برای آن فراهم شده است که در ادامه ذکر خواهیم کرد.
شرط تحقق خسارت عدم النفع
چیزی که در مورد خسارت عدم النفع قابل توجه است، منفعتی است که برای فرد محقق میشده اما در نتیجه اقدام دیگری از دست رفته است. مشخص است که جرم انگاری این مسئله میتواند زمینه سودجویی بسیاری را ایجاد نماید. به عنوان نمونه، ممکن است در مراحل مختلف، فرد ادعا هایی را داشته باشد که تشخیص وجود داشتن آن برای قاضی بسیار سخت یا حتی غیر ممکن خواهد بود. به همین دلیل، تدابیری را برای تعیین خسارت عدم النفع در قانون اندیشیده اند تا در حد ممکن جلوی سودجویی گرفته شود.
در حال حاضر، تعیین خسارت عدم النفع به این مسئله بستگی دارد که شخص تا چه اندازه قابلیت منفعت بردن را داشته و هم اکنون دچار ضرر شده است. به عنوان نمونه، اگر کسی چند روز دیرتر قرض کس دیگری را پس بدهد و شخص اولی ادعا کند که در نتیجه این دیرکرد، منفعتی از او فوت شده است (مانند اینکه شخص ادعا کند که میتوانست با این مبلغ در این چند روز معامله ای را انجام دهد و سودی ببرد) این ادعا به طور معمول مورد قبول قاضی واقع نمیشود. زیرا انجام این معاملات ممکن بوده است که موجب ایجاد ضرر را هم برای فرد ایجاد میکرد. بنابراین به یقین نمیتوان گفت که منفعتی از شخص فوت شده باشد.
البته همانطور که ذکر گردید، تشخیص نهایی خسارت عدم النفع با قاضی است و قاضی هم با توجه به شرایط موجود و مقدار زیان قطعی شخص میزان خسارت را تعیین خواهد کرد. در عمل ضابطه دقیقی برای تعیین این مبلغ وجود ندارد و قاضی در این امر، مخیر است.
استناد قانونی خسارت عدم النفع
در قانون آیین دادرسی کیفری، خسارت عدم النفع پیش بینی شده است. در ماده 14 این قانون، از منافع ممکن الحصول نام برده شده است و فوت این منافع را قابل جبران دانسته است. این ماده هم اکنون لازم الاجرا است و برای آن هم ضمانت اجرایی بار میگردد.
اما نکته ای که لازم است به آن توجه شود، تبصره 2 ماده 515 قانون آیین دادرسی مدنی است. بر اساس این تبصره، خسارت عدم النفع قابل مطالبه نیست. در تفسیر این تبصره و ارتباط آن با ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری، توجیهات مختلفی آورده شده است اما در نتیجه امر میتوان گفت این دو ماده با هم متناقض نیستند. منظور قانون آیین دادرسی مدنی، این بوده است که منفعتی که به دست آورن آن احتمالی بوده است، قابل مطالبه نیست و منظور قانون آیین دادرسی کیفری هم در این موضوع، این بوده است که خسارت فوت شده قطعی، قابل وصول است.
معیار های تشخیص قطعی یا قطعی نبودن این منفعت بیشتر به عرف و شرایط موجود واگذار شده است و قاضی هم حسب مورد باید بتواند آن را تشخیص دهد. در این حوزه هم میتواند بر اساس دو ماده ای که در بالا گفته شد، تصمیم نهایی را اتخاذ کرده و رای خود را صادر کند.
خسارت عدم النفع (2)
نکات مهم در رابطه با خسارت عدم النفع
منفعت فوت شده میتواند جنبه مالی یا غیر مالی داشته باشد. به عنوان مثال، فرض کنید که شخصی بر اثر هتک حرمت دیگری، موقعیت اجتماعی یا آبروی خود را از دست میدهد. این میتواند منفعت غیر مالی باشد و قابلیت گرفتن خسارت دارد.
پرداخت خسارت عدم النفع میتواند به صورت مالی یا غیر مالی باشد. در گذشته پرداخت خسارت تنها به شکل مالی بود اما امروزه پرداخت خسارت در بسیاری از موارد به شکل غیر مالی هم انجام میگیرد. این اقدام میتواند الزام به عذرخواهی و یا هر شکل دیگری باشد. در این مسئله قاضی تصمیم گیرنده است.
در تعیین حداقل و حداکثر خسارت عدم النفع، قانون ساکت است. این سوال مطرح شده است که آیا ممکن است مقدار خسارت عدم النفع از مقدار خسارت واقعی آن عمل بیشتر باشد یا خیر. ضابطه ای عملی در این مسئله مطرح نشده است اما به طور معمول، این گونه نیست.
تعیین خسارت عدم النفع به اینکه مرتکب جرم تحت چه شرایطی اقدام خود را انجام داده هم میتواند میسر باشد. به طور مثال، کودکی را در نظر بگیرید که خسارت جانی را به کس دیگری وارد میکند و موجب نرفتن وی به سرکار میشود. نرفتن به سرکار خسارت عدم النفع آن شخص است اما از طرفی دیگر، مرتکب کودک است و صغیر بودن، از دلایل رافع مسئولیت کیفری است. بنابراین طبیعی است که این امر هم در مرحله صدور رای مورد توجه قاضی قرار بگیرد و با توجه به آن رای نهایی خود را صادر کند.
خسارت عدم النفع دارای پیچیدگی های خاصی است که فهم آن را در موارد مختلف دشوار میسازد. پیشنهاد میکنیم که برای آگاهی بیشتر در این زمینه، با یک وکیل و یا فرد آشنا به امور حقوقی مشورت نمایید و پس از کسب اطلاعات لازم، اقدام به طرح شکایت و دادخواست کنید.