صدور حکم تولیت
درخواست صدور حکم تولیت
صدور حکم تولیت دقیقا به چه معناست؟ درخواست صدور حکم تولیت در جامعه ما چه کارایی دارد؟ مزایای درخواست صدور حکم تولیت به چه مواردی تقسیم می شود؟ آیا شما نیز تاکنون در مورد درخواست صدور حکم تولیت چیزی شنیده اید؟ صدور حکم تولیت در چه مواردی کاربرد دارد؟ برای صدور حکم تولیت باید چه مراحل قانونی را پشت سر بگذاریم؟
صدور حکم تولیت یکی از ان دسته موضوعاتی است که در مورد پرونده های مربوط به وقف و متولی مال موقوفه مطرح می گردد و بسیاری از مردم در مورد آن اطلاعات دقیقی در دست دارند و نمی دانند که صدور حکم تولیت چگونه صادر می گردد. در مورد صدور حکم تولیت شما باید این موضوع را بدانید که هنگامی که فرد واقف مال معین شده ای را در راستای عمل وقف قرار می دهد و برای مدیریت جریان امور ان یک متولی انتخاب کند و در حالت کلی فرد متولی دقیقا مشخص نباشد که چه کسی است یا حتی اگر متولی هم مشخص باشد برای آنکه مدیریت اموال را به صورت قانونی به این فرد واگذار کرد لازم است تا از طریق سازمان اوقاف برای اخذ صدور حکم تولیت اقدام کرد.
صدور حکم تولیت دارای قواعد و قوانین خاصی است که افراد به صورت عادی از آنها اطلاع دارند و دقیقا نمی دانند که چگونه باید در راستای احقاق حقوق خود قدم بردارد به همین دلیل نیز به آنها توصیه می کنیم که در صورت روبرو شدن با مسائل مربوط به صدور حکم تولیت حتما اطلاعات خود را در این حوزه افزایش دهند و از طریق منابع حقوقی و قانونی معتبر در مورد جزئیات آن اطلاع کسب کنن. حال اگر شما نیز جزء آن دسته از کسانی هستید که میخواهید در مورد صدور حکم تولیت اطلاعات دقیقی بدست آورید به شما توصیه می کنیم که در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
صدور حکم تولیت و مراحل قانونی آن
صدور حکم تولیت دارای مراحل قانونی است که باید آنها را بشناسید. البته به شما توصیه می کنیم که برای کسب اطلاعات دقیق و کامل درمورد تمامی مراحل و شرایط صدور حکم تولیت به یک فرد متخصص و با تجربه در این زمینه همانند وکیل پایه یک دادگستری مراجعه کنید.
در حالت کلی شما باید این موضوع را بدانید که صدور حکم تولیت و آغاز مراحل از طریق ارائه درخواست قانونی آغاز می شود. به بیانی بهتر فرد متقاضی باید در ابتدا داد خواست قانونی خود را مبتنی بر صدور حکم تولیت به همراه تمامی مدارک و ضمائم لازه به مراجع قانونی ذیصلاح که اداره تحقیق است ارائه دهد تا دادخواست مربوطه ثبت گردد و مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت هم برای آن وقت رسیدگی صادر شود. در چنین مواردی وقت دادرسی و حتی دیگر اطلاعات قانونی و حقوقی که باید طرفین دعوی در مورد آن اطلاع داشته باشند از طریق مراجع قانونی ذیصلاح به آنها اطلاع داده می شود و به صورت ابلاغیه صادر می گردد. پس از مشخص شدن وقت رسیدگی، جلسه به صورت علنی با حضور طرفین دعوی و هیات تحقیق تشکیل می گردد تا موضوع به صورت دقیق بررسی شود. بعد از بررسی شدن موضوع صدور حکم تولیت نظریه شعبه تحقیق به شعبه حقوقی مربوطه برای تکمیل جریان دادرسی صادر می شد و در نهایت هم حکم نهایی به خواهان پرونده که درخواست صدور حکم تولیت ارائه داده بود، ابلاغ می شود و جریان رسیدگی ختم می شود.
صدور حکم تولیت و مدارک مورد نیاز
صدور حکم تولیت و تکمیل بررسی های مربوط به چنین پرونده هایی نیاز به مدارک کافی دارد. اکنون ممکن است این سوال برای بسیاری از افراد پیش اید که چه مدارکی برای صدور حکم تولیت لازم است؟ در این حالت می توان به صورت خلاصه به موارد زیر اشاره کرد:
کارت شناسایی و مدارک ملی فرد خواهان
کپی برابر اصل دقیق وقف نامه
شهادت شهود
استشهادیه های معتبر
گواهی فوت
گواهی حصر وراثت متولی
حکم تولیت
مستندات قانونی معتبر
صدور حکم تولیت در قانون مدنی
صدور حکم تولیت دارای قوانین و مفاد قانونی خاصی است که در قانون مدنی به آنها اشاره شده است. به صورت خلاصه به چند مورد از اساسی ترین و مهم ترین مسائل قانونی مربوط به صدور حکم تولیت اشاره می کنیم تا با آنها آشنا شوید و در مورد آنها اطلاعات دقیقی بدست آورید:
وقف واقع میشود بایجاب از طرف واقف بهر لفظی که صراحتاً دلالت بر معنی آن کند و قبول طبقه اول از موقوفعلیهم یا قائممقام قانونی آنها در صورتیکه محصور باشند مثل وقف بر اولاد و اگر موقوفعلیهم غیرمحصور با وقف بر مصالح عامه باشد در این صورت قبول حاکم شرط است. واقف باید مالک مالی باشد که وقف میکند و بعلاوه دارای اهلیتی باشد که در معاملات معتبر است.
اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد وقف محقق نمیشود و هر وقت به قبض داد وقف تحقق پیدا میکند. در قبض فوریت شرط نیست بلکه مادامیکه واقف رجوع از وقف نکرده است هر وقت قبض بدهد وقف تمام میشود. وقف بعد از وقوع آن بنحو صحت و حصول قبض لازم است و واقف نمیتواند از آن رجوع کند یا در آن تغییری بدهد یا از موقوفعلیهمکسی را خارج کند یا کسی را داخل در موقوفعلیهم نماید یا با آنها شریک کند یا اگر در ضمن عقد متولی معین نکرده بعد از آن متولی قرار دهد یا خود بعنوان تولیت دخالت کند.
در صورتیکه موقوفعلیهم محصور باشند خود آنها قبض میکنند و قبض طبقه اولی کافی است و اگر موقوفعلیهم غیرمحصور یا وقفبر مصالح عامه باشد متولی وقف والا حاکم قبض میکند. ولی و وصی محجورین از جانب آنها موقوفه را قبض میکنند و اگر خود واقف تولیت را برای خود قرار داده باشد قبض خود او کفایت میکند.
مالی که قبض و اقباض آن ممکن نیست وقف آن باطل است لیکن اگر واقف تنها قادر به اخذ و اقباض آن نباشد و موقوفعلیه قادر باخذ آن باشد صحیح است. هر چیزی که طبعاً یا بر حسب عرف و عادت جزء یا از توابع و متعلقات عین موقوفه محسوب میشود داخل در وقف است مگر اینکه واقف آن را استثناء کند به نحوی که در فصل بیع مذکور است.