شرایط دعوی علیه میت
آیا می شود بر علیه میت طرح دعوی کرد؟
از نظر قانون مدنی طرفین دعوی اعم از خواهان و خوانده باید، در قید حیات باشند. چرا که مردگان نمی توانند در مقام مطرح کردن ادعا یا دفاع برآیند. با این حال در خصوص تعهدات و تکالیف مالی با فوت شخص ایفای این دیون زائل نمی شود. حتی اگر کسی که مرتکب جنایتی شده است فوت کند، مطابق با قانون مجازات اسلامی دیه از اموال وی پرداخت می شود. همینطور است در مورد پرداخت سایر دیون مثل حقوق کارکنان، مهریه و نفقه زوجه و … . لکن باید توجه داشت که شرایط دعوی علیه میت با شرایط طرح دعوا علیه اشخاص زنده تفاوت هایی دارد. در ادامه این نوشتار مهمترین شرایط طرح دعوای حقوقی علیه افراد متوفی را مورد بررسی قرار می دهیم.
بررسی حقوقی شرایط دعوی علیه میت
همانطور که اشاره شد ممکن نیست اشخاص مرده، طرف دعوی قرار گیرند. لیکن اموال و دارایی های برجای مانده از ایشان (ماترک) ممکن است موضوع دعاوی مالی قرار گیرد. به عبارت دیگر با فوت شخص، پیش از استقرار مالکیت ورثه بر اموال متوفی، ماترک وی شخصیت حقوقی مستقلی پیدا می کند که ممکن است بر علیه آن دعوای حقوقی طرح شود. در این صورت شرایط دعوی علیه میت از قرار زیر است:
دعوای علیه میت می بایست به طرفیت ورثه حین الفوت وی طرح گردد. در این خصوص نیازی به ارائه گواهی انحصار وراثت نیست. حتی بدون دسترسی داشتن به گواهی انحصار وراثت می توان بر علیه وراث متوفی اقامه دعوای حقوقی کرد.
برای اثبات بدهی هایی که متوفی پیش از فوت داشته است، علاوه بر ارائه سند رسمی یا دلیل محکمه پسند، مدعی می بایست یمین استظهاری یاد کند. منظور از یمین استظهاری اقامه سوگند توسط طلبکاری است که طلب او بر علیه میت به اثبات رسیده است. این سوگند ریشه در اندیشه های فقهی اسلام داشته و اقامه آن از این روی است که، متوفی فرصت دفاع از خویش را ندارد و چه بسا بدهی های خود را پرداخت کرده باشد. در صورتی که مدعی سوگند استظهاری را اقامه نکند، دعوای بر علیه میت به اثبات نمی رسد.
با فوت متوفی کلیه دیون مدت دار او حال می شود. یعنی حتی اگر مورد دعوا طلب مدت داری باشد که متوفی می بایست سال ها بعد پرداخت می کرده است، با فوت وی طلب مذکور از حالت مدت دار بودن خارج شده و مدعی می تواند فوراً وصول آن را از ماترک مطالبه کند.
طلبکار تا پیش از پایان عملیات تصفیه و تقسیم ترکه می تواند بر علیه ماترک متوفی، طرح دعوی کند.
مراحل و شیوه رسیدگی به دعاوی طرح شده بر علیه میت
از جمله شرایط دعوی علیه میت می توان به ضرورت تنظیم و تقدیم دادخواست به دادگاه حقوقی اشاره کرد. در خصوص دعاوی مطرح شده بر علیه میت، دادگاهی صلاحیت رسیدگی دارد که در حوزه آخرین محل اقامت متوفی قرار دارد. رسیدگی به دعاوی علیه میت مستلزم پرداخت هزینه دادرسی است. پرداخت هزینه دادرسی با مدعی یا خواهان است. در صورتی که به تشخیص دادگاه خواهان صاحب حق تشخیص داده شود، ضمن صدور حکم محکومیت وراث، هزینه دادرسی و خسارات آن نیز از ماترک متوفی وصول می گردد.
در دادخواست طرح شده علیه ماترک متوفی باید موارد زیر قید گردد:
نام، نام خانوادگی، نشانی و سایر مشخصات هویتی خواهان
نام، نام خانوادگی، نشانی و سایر مشخصات هویتی ورثه متوفی
موضوع دعوی (اعم از مطالبه وجه یا مال)
بهای خواسته؛ منظور از بهای خواسته ارزش اقتصادی موضوع دعوی است که توسط خواهان تعیین شده و مبنای صلاحیت دادگاه و قابلیت اعتراض قرار می گیرد.
مدارک و دلایل مورد استناد خواهان
دادگاه با دریافت دادخواست و احراز کامل بودن پرونده، دستور تعیین وقت رسیدگی را صادر می کند. مدیر دفتر دادگاه موضوع را به خواهان و ورثه متوفی ابلاغ می نماید و از آنها می خواهد در روز و ساعت تعیین شده برای شرکت در جلسه دادرسی در دادگاه حضور یابند. با تشکیل جلسه دادرسی دادگاه مدارک و مستندات طرفین را بررسی نموده و در صورت اعلام ختم دادرسی، نسبت به صدور رای مبادرت به عمل می آورد. در صورتی که دادگاه خواهان را صاحب حق تشخیص دهد، صدور حکم به محکومیت ورثه منوط است به اقامه سوگند استظهاری توسط خواهان. در خصوص دعاوی با ارزش بیش از بیست میلیون ریال، ورثه می توانند به نیابت از متوفی نسبت به رای دادگاه نخستین در دادگاه تجدیدنظر استان، اعتراض نمایند. با قطعی شدن رای دادگاه، محکوم به از ماترک متوفی وصول می شود.
مهمترین نکات قانونی در خصوص شرایط دعوی علیه میت
از جمله مهمترین نکات قانونی در خصوص شرایط دعوی علیه میت، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
در صورتی که ماترک متوفی کفاف پرداخت بدهی های حین الفوت او را ندهد، ورثه مسئولیتی در قبال طلبکاران ندارند. در واقع تنها به میزان اموال و دارایی متعلق به متوفی می توان بر علیه او طرح دعوای حقوقی کرد.
رسیدگی به دعاوی مطرح شده در خصوص اموال غیر منقول مثل خانه و زمین، در صلاحیت دادگاهی است که مال غیر منقول در حوزه قضایی آن واقع شده است.
چنانچه در اثنای رسیدگی به دعوی، یکی از طرفین آن فوت کند، دادگاه قرار توقف دادرسی را صادر می نماید. مگر این که طرف مقابل افرادی از قبیل ورثه یا وصی را به عنوان نایب متوفی برای ادامه جریان دادرسی معرفی کند.
چنانچه شخصی که به حد، قصاص یا تعزیر محکوم شده است فوت نماید، مجازات های مذکور از عهده وی ساقط می گردد و قرار توقف اجرای حکم صادر می شود. لیکن در خصوص مجازات دیه که در موارد ارتکاب جنایات بر علیه تمامیت جسمانی افراد صادر می شود، با وجود فوت مرتکب یا محکوم علیه، دیه از اموال به جای مانده از او وصول می شود.
در مواردی که متوفی وارثی ندارد، مطابق با ماده 239 قانون امور حسبی دعاوی مربوط به دین به طرفیت وصی، مدیر تصفیه یا اداره تصفیه مطرح می گردد. در صورتی که دعوا مربوط به اعیان اموال باشد، دعوا بر علیه کسی طرح می شود که مال در تصرف او قرار دارد.