دعوای تقابل
دعوای که در مقابل دعوای مطرح شده اقامه می شود دعوای تقابل می گویند. در اصطلاحات حقوقی و قانونی دعوا به معنی مطالبه حق و حق خواهی و همچنین تثبیت حق می باشد. پس گاهی در مقابل این حق خواهی شخص خواسته نیز مدعی حق می باشد پس قانون به هر دو طرف مقابل دعوا حق و اجازه مدعی بودن را تا اثبات موضوع خواهد داد. زمانی به دعوایی دعوای تقابل گفته می شود که با دعوای قبلی ارتباط کامل داشته باشد. گاهی شخص ثالثی به دعوا وارد شده و اقدام به طرح دعوای جدیدی خواهد کرد که به این نوع دعوای تقابل گفته نمی شود بایستی دعوا از طرف خواسته و در ارتباط با دعوای خواهان باشد.
نکات مهم در پذیرش دعوای تقابل
نکته قابل یادآوری این است که بایستی دعوای تقابل میان خواسته یا خوانده را در همان دادگاه خواهان اقامه کرد مگر اینکه طرح دعوا در صلاحیت این دادگاه نباشد پس دعوا متقابل بایستی با دعوای اولیه از یک منشاء باشند و تصمیم در مورد هر یک روی دیگری تاثیر مستقیم و کاملی داشته باشد. نکته مهم دیگر در رابطه با طرح دعوای متقابل این است که لزوما همیشه طرح جدید دعوا به منظور حق خواهی یا مدعی بودن خواسته نیست بلکه به علت پاسخگویی به دعوای اصلی مجبور است تا در مرجع مربوطه دعوایی در راستای آن مطرح نماید.
از دیگر ویژگی های این نوع از دعوا این است که بایستی قابلیت طرح به وسیله دادخواست داشته باشد مانند دادخواست عدم تمکین زن، زیرا اگر به طور مستقل نتوان آن را در دادگاه اقامه کرد نمی توان به آن دعوا گفت.
ماده ۱۴۱ قانون دادرسی مقرر داشته است؛ دعوای تقابل به موجب دادخواست مطرح و اقامه می شود پس دعاوی صلح، تهاتر، فسخ رد خواسته و مانند آنها که در دفاع از دعوای اصلی اظهار می شود دعوای متقابل محسوب نخواهد شد و به طرح دعوای جداگانه نیاز نیست. زیرا تحقق یافتن آنها بستگی به تحقق ادعای مدعی یا خواهان دارد و ماهیت مستقلی ندارد و بودن دعوای اصلی منتفی است. اگر دعوای اصلی رد یا مسترد شود دعوای وابسته یا متقابل آن نیز منتفی خواهد شد. اما خوانده اگر حقی را برای خود منصور باشد می تواند اقناع دعوا نماید.
همچنین در ماده ۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی؛ هر دعوایی که در راستای دعوای دیگر و در اثنای رسیدگی به دعوای اصلی مطرح شود و این طرح از سوی شخص ثالث یا شخص طرف مقابل دعوا اقامه شود دعوای طاری گفته می شود.
دادخواست متقابل باید تا پایان جلسه اول دعوای اصلی تقدیم دادگاه شود و این امکان برای خوانده فراهم می شود که در صورت پاسخ دادن و ادله خود خواستار تاخیر جلسه را از دادگاه بخواهد موارد و شرایط ابطال و رد دادخواست مانند دادخواست اصلی خواهد بود.
شرایط دعوای تقابل
دعوای تقابل دارای شرایطی است که در متن زیر به این موضوع خواهیم پرداخت.
الف) دعوای بر علیه خواهان از طرف خوانده مطرح شده باشد؛ در این حالت خواسته یا خوانده بایستی در راستای دعوای اصلی و بر علیه خواهان مطرح شود. در قانون طرح دعوا و مدعی شدن از سوی خواسته حق مسلم اوست و شخص در صورت متصور شدن حقوقی برای خود می تواند دادخواست متقابل ارائه دهد. طبق ماده ۱۳۹ قانون آیین دادرسی شخص ثالثی که به دعوا رجوع می شود و یا در راستای هدف دعوای اصلی جلب می شود خوانده محسوب می شود و تمامی حقوقی که برای خواسته در نظر گرفته شده است برای او نیز امکان دارد. پس با این شرایط شخص ثالث می تواند دادخواست متقابل ارائه دهد و اقامه دعوا نماید. مگر اینکه شاکی یا خواهان برای تثبیت شرایط و تقویت موضع خود او را جلب کرده باشد. اشخاص ثالثی که به دعوای اصلی وارد می شود از دو حالت خارج نیست؛ یکی اینکه شخص ثالث برای خود حقی جداگانه قائل است و در حالت دیگر شخص ثالث خود را در نفع یکی از طرفین دعوا ذی النفع می داند و برای تقویت او وارد دعوا خواهد شد.
ب) با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته باشد و از یک منشاء باشند. همانطور که در طی متن فوق گفته شد بایستی دعوای اصلی با دعوای تقابل در یک راستا باشند و کاملا با یکدیگر در ارتباط کامل باشند و تصمیم در مورد دعوای اصلی کامل به روی دعوای دیگر تاثیر بگذارد. منظور از منشاء دعوا رابطه حقوقی مشخصی باشد. ممکن است دعاوی در ارتباط باشند اما در یک منشا حقوقی نباشند پس این دو مورد بسیار مهم است.
ج) دعوای تقابل در مهلت مقرر اقامه شود. همانطور که گفته شد اقامه دعوای متقابل باید تا قبل از اتمام اولین جلسه دادرسی دعوای اصلی باشد. اگر در این حالت فرد فرصت اقامه دعوا را در موعد مشخص شده نباشد این امکان برای وی فراهم است تا تاخیر در تشکیل جلسه دادرسی را خواستار شود و با تجدید جلسه رسیدگی فرد خواسته فرصت اقامه دعوا را خواهد داشت و در جلسه رسیدگی تعیین شده به هر دو دعوا رسیدگی می شود.
طرح دعوای تقابل در زمان واخواهی
این سوال مطرح می شود آیا در زمان واخواهی شخص به حکم صادر شده و در حین واخواهی می تواند دعوای تقابل را مطرح نماید؟
نظر اکثریت؛ در صورت که رسیدگی به دعوا به صادر شدن رای غیابی منتهی شود و فرض بر این می شود که شخص از اقامه دعوا خبر نداشته است پس تنظیم دادخواست واخواهی به معنی اولین جلسه رسیدگی خواهد بود پس اقامه دعوای طاری یا تقابل مانعی ندارد.
نظر اقلیت؛ در صورت پایان اولین جلسه دادرسی و حکم غیابی صادر شود پس امکان طرح دعوا به حالت تقابل وجود ندارد اما اگر دعوای طرح شده با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته باشد طبق ماده ۱۰۳ قانون مدنی رسیدگی به دعوای مرتبط انجام می شود.
نظر کمیسیون؛ در دادرسی آخر چنانچه رای غیابی صادر شود و محکوم علیه مداخله ای در این امر نداشته باشد و با ابلاغیه از دعوای اصلی مطلع شده باشد و در مهلت قانون مبادرت به تنظیم واخواهی کرده باشد، پس دعوای واخواهی اولین جلسه رسیدگی محسوب می شود. پس در این حالت خواسته می تواند در حین واخواهی طرح دعوای جدید را مطرح کند که به آن دعوای متقابل گفته می شود.