خیار تبعض صفقه

خیار تبعض صفقه (1)

گروه بهترین نتیجه را برای شما به ارمغان می آورد

خیار تبعض صفقه

علم حقوق پیچیدگی های خاصی دارد و قطعا معاملات و شرایط ویژه آن ها، بر پیچیدگی های این علم افزوده است. به طور کلی می توان گفت معاملات تابع قصد طرفین معامله است و هر توافقی که طرفین بر آن داشته باشند، ارجحیت دارد اما در برخی موارد قانونگذار با آوردن شرایطی، سعی کرده است تا از ضرر یکی از طرفین جلوگیری نماید؛ خیارات نیز برای همین امر به وجود آمده اند. یکی از مشهورترین خیارات، خیار تبعض صفقه است.

خیار تبعض صفقه یکی از مهم ترین اختیارات حقوقی است و شرایط ویژه ای را بر طرفین اعمال میکند. در ادامه با ما همراه باشید تا شرایط ویژه این خیار را خدمت شما عرض کنیم.

آشنایی با خیارات در معامله

خیار به معنای فسخ معاملات به کار می‌رود. هرچند که گستره مفهوم خیارات از این لغت بسیار بیشتر است اما اگر بخواهیم آن را به زبانی ساده و محاوره‌ای بیان کنیم، خیار تبعض صفقه به معنی اختیار فسخ است که طرف مشتری از آن بهره مند می گردد.

توضیح آن که معاملات به دو دسته لازم و جایز تقسیم بندی می شوند. در معاملات لازم هیچ یک از طرفین حق بر هم زدن معامله را نخواهد داشت اما در معاملات جایز هریک از طرف می تواند معامله را بر هم زند. خیارات تنها مربوط به معاملات لازم هستند. زیرا در مورد عقود جایز، لازم نیست طرفین در شرایط خاصی باشند تا معامله را بهم بزنند.

خیارات بسیار گوناگون هستند اما قانونگذار تمام تلاش خود را کرده است که در قوانین مختلف و به ویژه قانون مدنی، به انواع خیارات بپردازد تا دامنه آنها را محدود نماید. زیرا همواره برای بار کردن ضمانت اجرایی بر معاملات، اصل بر عدم خیار است. به این معنا که هر کجا شک کردیم که خیاری وجود دارد یا خیر، اصل بر این است که خیاری وجود ندارد.

خیار تبعض صفقه

این خیار در ماده ۴۴۱ قانون مدنی ذکر شده است. مطابق این ماده اگر در عقد بیع نسبت به بعضی از مبیع معامله باطل باشد، در این صورت مشتری حق دارد که بیع را فسخ کند یا قسمتی که وجود دارد را قبول کرده و به نسبت مبیع که از بین رفته است، مبلغ خود را استرداد نماید. توضیح آنکه در ماده ۴۴۱ قانون مدنی تنها از عقد بیع صحبت شده است اما لازم به ذکر است که خیار تبعض صفقه در معاملات دیگری غیر از بیع هم جاری خواهد بود و تنها اختصاص به عقد بیع ندارد. این مسئله‌ای است که حقوقدانان بارها به آن اشاره کرده اند.

البته نکته دیگری در مورد خیار تبعض صفقه مد نظر است و آن این است که مشتری باید از مشکل مبیع در هنگام انجام معامله آگاه نباشد؛ هر چند که در هر حال ثمن تقسیط میشود. این امر هم از ماده ۴۴۳ قانون معدنی قابل استنباط است. بنابراین اینکه تحت چه شرایطی مشتری صاحب خیار است و میتواند آن را به کار ببرد، بسیار حائز اهمیت است و بر شرایط تاثیرگذار میباشد.

درخصوص بخشی از مبیع که از بین رفته است، نکته ای مهم وجود دارد و آن این است که بخش از بین رفته، جز اساسی عقد نباشد. به عنوان مثال، تصور کنید که دو نفر باغی را معامله میکنند. قبل از قبض مبیع، قسمتی از باغ در آتش میسوزد و از قضا این قسمت سوخته شده، همان بخشی است که درختان مثمر در آن وجود دارند. به نظر میرسد که در مثال مذکور، خیار تبعض صفقه برای خریدار وجود ندارد. زیرا بخش اساسی معامله از بین رفته است و زمین بدون درخت اصولا باغ شمرده نمیشود. البته در این مورد هم همچنان اراده طرفین استوار است.

کاربرد های خیار تبعض صفقه

فرض کنید که شخص الف از شخص ب مقداری گندم خریداری می نماید. شخص ب در هنگام تحویل کالا، اعلام می‌کند که قسمتی از گندم های خریداری شده توسط شخص الف خراب شده است. حالا در اینجا شخص الف دو اختیار دارد: یا می تواند به استناد خیار تبعض صفقه تمام معامله را فسخ نماید و وجه خود را مسترد دارد و یا اینکه می تواند قسمت سالم مبیع را قبول کند و به نسبت قسمت خراب شده مبلغ را کم کند. این نرخ کم شده با توجه به نرخ کلی مبیع و قیمت هر واحد از آن تعیین میگردد و معمولا طرفین در این مورد به مشکلی بر نمیخورند.

مثال دیگر در این زمینه خرید یک شی غیر قابل تجزیه مثل فرش است. در حالتی که فرش در ابعادی غیر از ابعاد توافق شده فروخته شود، خریدار میتواند به استناد خیار تبعض صفقه معامله را فسخ کند. در این صورت وجه مذکور به خریدار و کالا به فروشنده مسترد خواهد شد. بنابراین به نظر میرسد در خصوص کالاهای غیر قابل تجزیه، تعدیل نرخ و کم کردن بها امری غیر ممکن به نظر میرسد و راه موجود، استرداد مبیع و وجه مذکور میان طرفین است.

البته مثال های فوق تنها قسمت هایی از کاربرد های خیار تبعض صفقه در معاملات است. در حال حاضر این خیار یکی از مهمترین موارد حقوقی است و بسیار هم کاربردی میباشد.

نکات مهم در مورد خیار تبعض صفقه

قانونگذار در برخی از موارد فوری بودن خیارات را ذکر کرده است اما در مورد فوریت خیار تبعض صفقه سکوت کرده است. به همین دلیل گفته می‌شود که خیار تبعض صفقه فوری نیست. منظور از فوریت این است که شخص بعد از ایجاد شرایط خیار بلافاصله از اختیار خود استفاده کرده و معامله را فسخ نماید

نکته دوم، نحوه محاسبه نرخ بخش باطل مبیع در خیار تبعض صفقه است. در قانون مدنی به صراحت این محاسبه ذکر شده است. به همین دلیل از فرمولی که در ماده ۴۴۲ آورده شده است، استفاده می گردد.

در مواد مختلف قانونی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به خیار تبعض صفقه اشاره شده است و به طور کلی می توان گفت هر جایی که قانونگذار از اختیار فسخ برای مشتری سخن گفته است و ویژگی های خیار تبعض صفقه در آن وجود دارد، میتوانیم وجود این خیار را استنباط کنیم.

لازم به ذکر است که خیار تبعض صفقه دارای پیچیدگی های خاصی است که باید حتماً مورد توجه شما قرار بگیرد. بنابراین بهتر است قبل از هرگونه اقدامی در این خصوص با یک فرد وکیل یا آشنا به امور حقوقی مشورت نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره حقوقی

تماس با وکیل پایه یک دادگستری
×