تفاوت عقد لازم و جایز

تفاوت عقد لازم و جایز (3)

گروه بهترین نتیجه را برای شما به ارمغان می آورد

تفاوت عقد لازم و جایز

همه ما در زندگی روزمره خود با عقود و قراردادها سرو کار داریم. قراردادهای کار،معاملات ،روابط شخصی و اغلب  تعهدات  ما همواره در قالب عقود و قراردادها سامان می یابد.بنابراین دانستن این موضوع که هر عقدی چه میزان تعهد و پایبندی ایجاد می کند و اینکه در صورت عدم رضایت آیا می توان به راحتی دست به انحلال عقد زد یا حتما بایستی شرایط خاصی وجود داشته و مراحل ویژه ای برای فسخ عقد طی شود؛ اهمیت بسیار داشته و  پاسخ تمام این موارد با بررسی تفاوت عقد لازم و جایز به خوبی روشن می شود.

پایبندی به تعهدات و عقود منعقد شده میان طرفین از مهمترین ضروریات حفظ تعاملات و نظم اجتماعی است.  معمولا عقود بر مبنای دوام منعقد می شوند و از آنجا که تعهد و  پایبندی به عقد مهمترین رکن ارزش حقوقی آن است؛ قانونگذار از این منظر نیز بین عقود تفاوت قائل شده و بر مبنای لزوم پایبندی،عقود را به دو دسته ی لازم و جایز تقسیم نموده که بیان و آگاهی از  تفاوت عقد لازم و جایز می تواند  در حل بسیاری چالش های حقوقی راهگشا باشد.

  به بیان ساده دو طرف هنگام انعقاد عقد  بایستی به این نکته واقف باشند که در صورت منصرف شدن از ادامه ی عقد آیا امکان فسخ بدون تشریفات و یکطرفه ی آن وجود دارد یا فسخ آن نیازمند توافق طرفین و  یا طی مراحل خاص است. چرا که هر یک از این حالات آثار متفاوتی ایجاد می کند و  بی توجهی به آن ممکن است موجب تضییع  حقوق هریک از طرفین و یا حتی شخص ثالثی شود. 

برای بیان دقیق تفاوت عقد لازم و جایز ابتدا باید تعریف روشن و روانی از هریک از این عقود در دست داشت.

عقد لازم چه نوع عقدی است ؟

عقودی با بالاترین درجه ی لزوم پایبندی  که هیچ یک از دو طرف حق ندارند یکجانبه و بدون رعایت  تشریفات  قانونی آن را فسخ کنند در قانون به عقد لازم موسومند و از جمله رایج ترین  عقود لازم می توان به عقد اجاره ،بیع  و نکاح اشاره کرد. 

عقد لازم در چه شرایطی قابل فسخ است ؟

هرچند به منظور  حفظ حقوق افراد و نظم بخشیدن به تعاملات اجتماعی قانونا طرفین در عقد لازم حق فسخ بی دلیل عقد را ندارند اما عقد لازم نیز بنا بر شرایطی قابل فسخ است.

معمولا شرایط ویژه ای در قانون وجود دارد که با ایجاد آنها افراد حتی در عقد لازم هم حق فسخ خواهند داشت . البته این شرایط محدود بوده و صراحتا در قانون بیان شده اند و در عقد لازم  فسخ خارج از این شروط امکان ندارد.

منطق حکم می کند که همان دو نفری که عقد را منعقد کرده اند حق داشته باشند با توافق یکدیگر  و بدون تشریفات ویژه ای آن را فسخ نیز  بکنند. برهمین مبنا در قانون مفهومی به نام «اقاله» وجود دارد که عبارت است از توافق دو طرف بر فسخ عقد. در صورت اقاله نیز امکان فسخ عقد لازم وجود دارد. البته باید توجه داشت که اقاله ای که باعث تضییع حق شخص ثالثی شده و یا با حفظ نظم اجتماع منافات داشته باشد به هیچ عنوان پذیرفته نیست چنانکه در عقد ازدواج حتی در صورت توافق طرفین بر فسخ آن باز هم امکان فسخ بدون طی تشریفات قانونی وجود ندارد.    

عقد جایز چه نوع عقدی است ؟

در بیان تفاوت عقد لازم و جایز به تعریف عقد جایز می رسیم.عقدی که در آن هریک از دو طرف هر زمان اراده کند بدون دلیل و  تشریفات خاص به راحتی می تواند عقد را فسخ کند عقد جایز گفته می شود. عقد وکالت ،ودیعه ، عاریه،مضاربه و جعاله از رایج ترین عقود جایز هستند.در هریک از این عقود هریک از طرفین مایل به ادامه نباشد به راحتی و بدون هیچ شرطی می تواند عقد را فسخ کند.البته ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که امکان تبدیل عقد جایزی به لازم وجود دارد و افراد می توانند مفاد قرارداد عقد جایز  را به گونه ای تنظیم کنند که فسخ آن به سهولت امکان پذیر نباشد.

مهم ترین تفاوت عقد لازم و جایز چیست؟

تفاوت در میزان الزام به پایبندی طرفین

بررسی تفاوت عقد لازم و جایز و آگاهی از ظرایف حقوقی در حل و فصل بسیاری چالش های ناشی از عقود و قراردادها موثر خواهد بود . مهمترین مزیت آگاهی از تفاوت عقد لازم و جایز این است که افراد هنگام انعقاد هر عقدی به اهمیت و الزام تعهد خود پی می برند.فردی که از تفاوت عقد لازم و جایز آگاه است به خوبی تشخیص می دهد عقدی که در حال انعقاد آن است یا قراردادی که پذیرفته چه میزان الزام و تعهد برای او به همراه دارد. آیا به محض عدم تمایل به ادامه به سهولت می تواند عقد را منحل نموده و قرارداد را فسخ کند یا خیر و اگر امکان فسخ عقد به سهولت مهیا نیست چه شرایط و اقداماتی فسخ آن را ممکن می سازد؟ 

بنابراین اولین و مهمترین تفاوت عقد لازم و جایز تفاوت در میزان الزام به پایبندی طرفین و شرایط و نحوه ی فسخ است.

 تاثیر مرگ و جنون طرفین در دوام و انحلال عقد لازم و جایز

در بیان تفاوت عقد لازم و جایز نکته مهم بعدی تاثیر مرگ و جنون طرفین در دوام و انحلال عقد لازم و جایز است. عقد لازم به واسطه ی جنون و یا مرگ هریک از طرفین منحل نشده و همچنان به قوت خود باقی است . چنانکه در صورت فوت موجر یا مستاجر عقد اجاره تا پایان مدت قرارداد مستدام خواهد بود. اما در عقد جایز به محض اینکه یکی از طرفین فوت کند یا دچار جنون یا سفاهت شود قرارداد خود به خود فسخ می شود . چنانکه با مرگ  وکیل یا موکل قرارداد وکالت  میان آنها خود به خود منحل می شود. 

همواره اصل بر لازم بودن عقد است

با اینکه بسیاری از عقود لازم و جایزی به روشنی در قانون ذکر شده اند و با توجه به اهمیت عقد به لحاظ میزان تاثیر در نظم اجتماعی و حقوق افراد میتوان لازم یا جایز بودن آن را تشخیص داد اما با این همه چنانچه ابهامی در لازم یا جایز بودن عقدی وجود داشت طبق قانون اصل بر لازم بودن عقود است. یعنی در صورت ابهام در تشخیص نوع عقد بایستی آن را عقد لازم فرض نموده و بر همین اساس در مور دوام یا فسخ آن اقدام نمود. 

مطالب مرتبط:

وکیل برای ارث و میراث

نوشتن لایحه ماده 477

لایحه تقاضای اعمال ماده 447

وکیل ماده 477

تنظیم دادخواست توسط وکیل

وکیل شکایت از پزشک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره حقوقی

تماس با وکیل پایه یک دادگستری
×